به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۸۰ مطلب با موضوع «توسعه پایدار» ثبت شده است

پس از حدود ۱۰ سال از باز شدن پای گزارش‌های پایداری به فضای کسب‌وکار کشور، و بر اساس شناختی که از شرایط کمی و کیفی حاکم بر زیست بوم این موضوع در کشور پیدا کرده‌ایم، تصمیم گرفتیم که جدای از دوره‌های درون‌سازمانی، یک دوره آموزشی عمومی تخصصی و البته عملیاتی و کاربردی برای شرکت‌هایی برگزار کنیم که گزارش پایداری برایشان موضوعیت دارد یا دارند به آن فکر می‌کنند.

یک واقعیت مهم هم که انگیزه ما را برای برگزاری این دوره دوچندان کرد این است که اکثریت قریب به اتفاق گزارش‌های پایداری که در کشورمان و حتی توسط بنگاه‌های بزرگ و مشهور تولید شده‌اند، هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ روش‌شناسی فاصله زیادی با استانداردهای این حوزه دارند و برخلاف ادعاها حتی حداقل‌‌های انطباق با چهارچوب‌هایی مثل جی‌آر‌آی (GRI) را هم فراهم نکرده‌اند.

این دوره آموزشی در زمینه گزارش دهی پایداری، مبانی مهم و کاربردی مرتبط با فرایند تدوین گزارش پایداری و مسئولیت اجتماعی را برای مخاطبان فراهم می‌کند و با توج به خلاء دانشی که در میان حتی مشهورترین مشاوران این حوزه وجود دارد، فکر می کنم که در زمان مناسبی برای مخاطبان ارائه شده است.

در همین 48 ساعت گذشته، حدود 70 پیش ثبت نام برای این دوره داشتیم و ممکن هست که اگر تقاضاها جدی باشد، به برگزاری دوره مجزایی برای شرکت‌های خارج تهران و همچنین علاقمندان بیرون بنگاهی فکر کنیم. لذا اگر به حضور در این دوره علاقه مندید ولی کارشناس یا مدیر یک بنگاه نیستید، باز فرم ثبت نام را تکمیل کنید و شرایطتان را توضیح دهید. در ضمن این دوره قابلیت اجرای سفارشی برای شرکت‌ها را هم دارد.

ثبت نام و اطلاعات بیشتر: www.sdschool.ir/sreporting

 

 
۰ نظر ۲۳ اسفند ۰۳ ، ۱۳:۳۱
هامون طهماسبی

در آخرین ماه از سال 1403 یکی از کارهای زیربنایی در زمینۀ ارائۀ خدمات تخصصی مشاوره و آموزش به شرکت‌ها و سازمان‌ها در حوزه‌های اجتماعی و پایداری را به سرانجام رساندیم. «مرکز کسب‌وکار مسئولانه و اجتماعی دانشگاه صنعتی شریف» به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های «مدرسه توسعه پایدار» و در مسیر ماموریت اصلی آن از امروز شکل گرفته است و می‌کوشد که از طریق فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و ارائۀ خدمات مشاوره‌ای، کسب‌وکارهای تجاری/ اجتماعی را جهت انتخاب مسیر درست و اثربخش در راه توسعۀ پایدار، ارتقای عملکرد اجتماعی و رفتار مسئولانه، یاری برساند.

در حقیقت این مجموعه از سال 1396 و ذیل مدرسه توسعه پایدار فعالیت خود را شروع کرده بود، با این حال از این پس با هویت تخصصی «مرکز کسب‌وکار مسئولانه و اجتماعی» فعالیت‌های خود را ادامه خواهد داد.

🔗اطلاعات بیشتر و درخواست خدمات را در این لینک می‌توانید پیدا کنید: sdschool.ir/crsb

 

 
 
 
۰ نظر ۲۵ بهمن ۰۳ ، ۲۰:۴۴
هامون طهماسبی

این هفته، آخرین روز از دورۀ چهار روزۀ «آشنایی با توسعه پایدار: با نگاهی به زنجیرۀ تامین صنعت قطعه‌سازی خودروسازی» در شرکت سازه‌گستر سایپا برگزار شد.
این دوره احتمالا اولین دورۀ جامع با هدف کمک به ترویج مباحث پایداری در «زنجیرۀ تامین» یک صنعت بزرگ بوده که در کشورمان برگزار شده است. ضمن اینکه برای خود من هم تجربۀ متفاوتی بود، خوشحالم که در شرکت سفارش‌دهندۀ برنامه، رویه‌هایی چیده‌شده و برنامه‌هایی مد نظر است که برای اولین بار در ایران «مسئولیت اجتماعی گسترده‌تر» در طول یک زنجیرۀ تامین از منظر توجه به مباحث اجتماعی و محیطزیستی و پیامدهای مرتبط بر ذی‌نفعان، مورد توجه قرار بگیرد. مدیران سازمان به درستی تشخیص داده‌اند که در فردای پس از گشایش اقتصادی، ورود به شبکه‌‌های همکاری بین‌المللی نیازمند داشتن رویه‌ها و عملکردهای مشخص در حوزۀ پایداری است. خبر خوب اینکه ما در مدرسه توسعه پایدار در حال انعقاد یک قرارداد مشاوره‌ای هم با این مجموعه هستیم تا در گام‌های اولیۀ این مسیر، در کنارشان باشیم. در این مدت سعی کرده‌ایم به نقشه راه اولیۀ خوبی هم دست پیدا کنیم که چطور یک سازمان با این مختصات و با این زنجیرۀ تامین گسترده، باید مسیر پایداری را شروع کند. این نقشۀ راه البته کپی برداری از جایی نیست و حاصل تجارب 10 سالۀ گذشته در فضای مسئولیت اجتماعی و پایداری در کشور عزیزمان و نیز مطالعات مرتبط از تجارب بین‌المللی بوده است.

در آخرین دقایق از آخرین جلسه از آخرین روز برگزاری دوره، در چند اسلاید راجع به دشواری‌های مسیر پیش رویشان صحبت کردم و اینکه باید کفش‌های آهنی بپوشند و البته خود را برای یک «دو ماراتن» و نه یک «دو سرعت» آماده کنند! همچنین تاکید کردم که نیاز است دربارۀ مسئولیت اجتماعی و پایداری در سازمان زیاد گفت‌وگو کنند تا یک ذهنیت مشترک بسازند. چرا که این حوزه یک حوزۀ فنی و عادی مثل استقرار سایر سیستم‌های مدیریتی نیست.

این را هم بگویم که اینکه چندین نفر از کارشناسان و مدیران شرکت تمام این چهار روز را در این دی و بهمن شلوغ کاری، تا به انتها در جلسات شرکت کردند و مشتاقانه در بحث‌ها مشارکت داشتند، خیلی انگیزه‌بخش است و یادآور این است که اگر ساختارهای سازمانی اجازه دهند، ما ظرفیت‌های خیلی خوبی در بدنۀ همکاران داریم که می‌توانند لشگر و راهبران ترویج و پیشبرد مباحث پایداری، مسئولیت اجتماعی و ESG در سازمان باشند. لشگر و راهبرانی که همین حالا ممکن است در ناکارامدی ساختارها و نظام‌های مدیریتی، پژمرده و منفعل یا کم‌اثر باشند.

 
۰ نظر ۰۳ بهمن ۰۳ ، ۲۲:۰۷
هامون طهماسبی

امروز، چهارشنبه 5 دی 1403، اولین روز از دورۀ جامع «آشنایی با توسعه پایدار: با نگاهی به زنجیرۀ تامین صنعت خودروسازی» را برای کارشناسان و مدیران منتخب شرکت «سازه گستر سایپا» برگزار کردم. سازه‌گستر سایپا، تامین‌کننده قطعات سایپا و مدیر زنجیره تامین آن است و خودش با بیش از 500 قطعه‌ساز در ارتباط است. سازه‌گستر با توجه به نیازی که از روندهای آتی صنعت قطعه‌سازی احساس کرده، به ویژه با نیم‌نگاهی به ورود به زنجیره تامین جهانی قطعه‌سازی (برای دوران پسا تحریم)، قصد دارد موضوع استانداردهای پایداری را در زنجیره تامین خود به پیش ببرد. طبعا ابتدا بحث گفتمان‌سازی و ظرفیت‌سازی است و در ادامه استقرار سیستم‌ها و بهبود شاخص‌های عملکردی.

در این راستا، ما از چند ماه پیش مذاکراتی با مدیران مرتبط این مجموعه داشتیم و جالب بود که فهمیدیم اصلا اداره‌ای با عنوان توسعه پایدار دارند و موضوع برایشان جدی‌تر از این حرف‌هاست. این احتمالا اولین تلاش سازمان‌یافته برای ترویج و پیاده‌سازی مباحث پایداری در زنجیره تامین یک شرکت بزرگ در کشورمان است. برای این هدف چالش‌برانگیز، آن هم در صنعت خودرو -که خودش گرفتار هزار حرف و حدیث است-، از مجموعه مدرسه توسعه پایدار دعوت شده که به عنوان مشاور کنارشان باشیم. به موازات اینکه بحث قراردادی این موضوع به جریان افتاده است، تصمیم بر این شد که معطل نمانیم و بحث آموزش‌‌های مقدماتی را شروع کنیم.

در همین جهت، یک دوره 4 روزه تعریف شد که روز اول آن با عنوان «دریچه‌ای به مفهوم توسعه پایدار و Sustainability» در محل شرکت برگزار شد. ما در جلسات بعد به تدریج و به شکل عمیق‌تری وارد مباحث پایداری در زنجیره تامین صنعت خودرو خواهیم شد.

امیدوار هستم که موضوع همکاری، محدود به بحث‌های آموزشی باقی نماند و تغییرات مدیریتی جدید مجموعه مانع از نهایی‌شدن قرارداد مشاوره‌ای/پژوهشی مرتبط نشود. به هر حال اولین تجربه‌ها در کشور درس‌آموخته‌های زیادی دارند و امیدوار هستم که با پیشبرد این موضوع در شرکت سازه‌گستر سایپا بتوانیم سنگ بنایی برای اقدامات بزرگتر و کامل‌تر در صنایع دیگر بسازیم.

واقعیت این است که اگر همین امروز دوران پساتحریم فرا برسد، صنایع کشور آماده همکاری‌های بین‌المللی نخواهند بود. چون در ده سال اخیر، مجموعه جدی و سخت‌گیرانه‌ای از الزامات مرتبط با پایداری در فضای کسب‌وکار بین‌الملل وضع شده است و این روند همچنان هم ادامه دارد.

(تلاشم بر این است که فضای دوره با بهره‌گیری از ابزارهایی چون فیلم، کار گروهی، مباحثه، بازی و ... تعاملی باشد)

 
۰ نظر ۰۵ دی ۰۳ ، ۲۱:۳۸
هامون طهماسبی

27 و 28 آذر فرصتی دست داد تا به دعوت سازمان منطقۀ ویژۀ اقتصادی انرژی پارس، سفری به عسلویه و نیز تنگۀ بیرمی در استان بوشهر داشته باشم. این برنامه در راستای همکاری‌ای است که اخیرا با منطقه ویژه تعریف کرده‌ایم تا دستیار پژوهشی و مشورتی مدیریت محیط زیست منطقۀ ویژه در پیشبرد پویش «رویش پارس» شویم. پویش رویش پارس، یک جریان اجتماعی در بین مجتمع‌های تولیدی مستقر در منطقه است که هدفش ارتقای شاخص‌های محیط زیستی این شرکت‌هاست و دو بال دارد. یکی، جایزه‌ای با نام «تحول سبز» رویش که یک جایزۀ حرفه‌ای و متمایز در زمینۀ صنعت سبز است که اختصاصی برای شرکت‌های مستقر در منطقه اجرا می‌شود و انگیزه‌ای برای اقدامات مثبت مسئولیت اجتماعی آنها در حوزه محیط زیست خواهد بود. بال دیگر پویش رویش پارس، یک جریان یادگیری جمعی برای پیدا کردن فهم مشترک راجع به مسائل موجود و راه‌کارهای شدنی برای ارتقای محیط زیست منطقۀ عسلویه است که در قالب ایده‌ای ابتکاری با نام «باشگاه هم‌آموزی رویش» اجرایی می‌شود. 

سفر اخیر دو بخش داشت: یک سمینار آموزشی و نیز بازدیدی از اقدامات جالب توجه کنش‌گران محیط زیست منطقه و نیز سازه‌های باستانی آبخیزداری در استان بوشهر و مناطق حفاظت‌شدۀ آن. 

جدای از همراهی دکتر حسین آخانی گرانقدر -که همیشه آزادگی و کنشگری خالصانه‌اش را برای محیط زیست کشور ستایش می‌کنم- در این برنامه، افتخار آشنایی با آقایان پدر و پسر «باغبانی» و تلاش‌های ارزشمندشان در پویش مردمی «نجات کوه بیرمی» مزۀ این تجربه را دوچندان کرد. پویش نجات بیرمی از دست معدن‌کاران، یک پویش مردمی است که بر پایۀ سطح بسیار بالایی از بینش فعالین محیط زیست و مردمان بوشهر بنا شده که به توسعۀ غیرمسئولانه و منفعت‌طلبانه نه گفتند و پای نجات بیرمی و حیات وحش و پوشش گیاهی‌اش ماندند. آنقدر داستان پویش بیرمی هیجان‌انگیز و الهام‌بخش است که به ذهنم رسید آن را تبدیل به محتوای درسی کنم. جدای از رشادت و تلاش‌های مردمان بوشهر در این پویش، نکتۀ تاسف‌بار دیگر، فضای بی‌ضابطه، غیر پاسخگو، سودجویانه و رهاشدۀ بخش صنعت و معدن کشور در ارتباط با مسئولیت‌های اجتماعی خود است. اینکه یک معدن‌کار بتواند به راحتی و بدون رضایت جامعۀ محلی و فقط با هدف اقتصادی، و احتمالا با زد و بند با دستگاه‌های اعطاکنندۀ مجوز، وارد یک منطقۀ حفاظت‌شده شود و به تخریب محیطزیست و میراث فرهنگی بپردازد، بسیار نگران‌کننده است و می‌دانم همین حالا در خیلی نقاط دیگر کشور دارد اجرایی می‌شود. فکر می‌کنم باید مجموعه‌ای از اقدامات در سطوح مختلف در دستور کار قرار بگیرد. از تقویت پویش‌های مردمی اصیل تا تلاش برای تغییرات در تنظیم‌گری و قوانین این حوزه و نیز آموزش‌های مرتبط برای مدیران فعلی و آینده...مردمان نازنین و طبیعت زیبای و مظلوم در جوامع محلی به تنهایی یارای حراست از داشته‌های خود و کشور را در مقابل سرمایه‌داری غیر مسئولانه ندارند.

اگر تمایل داشتید در مورد جایزۀ تحول سبز رویش بیشتر بدانید، دعوت می‌کنم این لینک را از سایت منطقۀ ویژه پارس ببینید. در مورد باشگاه هم‌آموزی رویش هم بعدا بیشتر خواهم نوشت.

 
 
۰ نظر ۳۰ آذر ۰۳ ، ۱۵:۰۴
هامون طهماسبی

شهریور امسال و در خلال سفر علمی که به چند کشور اروپایی داشتم، ارائه‌ای در دانشگاه تامپره فنلاند داشتم با موضوع «نوآوری اجتماعی برای توسعه پایدار شهری: کتاب‌های نوآورانۀ اجتماعی کودکان»؛ این ارائه به درخواست مرکز TURNS دانشگاه تامپره (که در زمینۀ توسعه پایدار شهری فعالیت می‌کند و نگاه ویژه‌ای هم به مناطق کم‌برخوردار دارد) و در خلال اقامت یک ماهه من در این دانشگاه برنامه‌ریزی و اجرا شد.

در این ارائه سعی کردم از تجربۀ پویش «سرزمین جاودانی من» و فلسفه شکل‌گیری آن بگویم و توضیح دهم که چطور نوآوری اجتماعی با استفاده از ابزارهای غیر عادی نظیر «ادبیات کودک» می‌تواند در خدمت توسعه پایدار محلی و شهری و روستایی قرار بگیرد. در ارائه توضیح دادم که هدف از این کتاب‌ها، گسترش ادبیات کودک نبوده است و «ادبیات کودک» ابزاری بود برای یک هدف توسعه‌ای و از این منظر شاید در نوع خود در دنیا کم‌نظیر یا بی‌نظیر باشد.

ارائه، بازخوردهای خیلی خوبی از شرکت‌کنندگان دریافت کرد و برایم جالب بود که یکی از آنها (که در زمینه پناهندگان کار می‌کرد) گفت که تقریبا هرملاحظه‌ای که این تجربۀ توسعه‌ای باید رعایت می‌کرد و به ذهنش رسیده بود را ما در طراحی «سرزمین جاودانی من» و فرایندهای آن لحاظ کرده بودیم؛ فرایندهایی که به شدت دغدغه «توانمندسازی» و ایجاد پویایی و جنبش و جوش در جوامع حاشیه‌ای و کمتر برخوردار را دارند. طبعا نکته جالب توجه‌ دیگر این ارائه برایشان این بود که از «ایران» برخاسته بود؛ کشوری که در غرب به شدت تصویر مخدوشی از آن توسط رسانه‌ها ارائه می‌شود.

البته من در ارائه، سعی کردم مبانی فلسفی و چرایی شکل‌گیری پویش «سرزمین جاودانی من» را هم توضیح دهم که ریشه‌اش به فعالیت‌های محرومیت‌زدایی ما در منطقه‌ای در استان کرمان در حدود 8 سال پیش باز می‌گشت. کتاب‌های سرزمین جاودانی من را می‌توانید در نرم افزار طاقچه ببینید و مطالعه کنید.

 

از «سرزمین جاودانی من» تاکنون 15 عنوان کتاب در 6 منطقۀ کشور چاپ شده است. نویسندگان و تصویرگران بومی، پیام‌های محتوایی راجع به پیشرفت، آبادانی و توسعه پایدار در خلال شعر و داستان و همچنین وجود سوژه‌ها و عناصر بومی در کتاب‌ها، ویژگی‌های هویتی سه‌گانۀ آثار این مجموعه کتاب‌هاست.

 
۰ نظر ۲۴ مهر ۰۳ ، ۱۰:۴۱
هامون طهماسبی

9 بهمن 1402 برای من روز خیلی خاصی بود. در این روز، موفق به دریافت جایزۀ نفر اول بخش نخبگان از اولین جایزۀ ملی «آبادیران» شدم. این جایزه با هدف شناسایی و تقدیر از فعالان مردمی حوزه آبادانی و پیشرفت فناورانه بنا شده است و هیات داوران بنده را قابل دانستند که به خاطر فعالیت‌های سالیان گذشته برای مناطق کم‌برخوردار در زمینۀ نوآوری اجتماعی، کارآفرینی اجتماعی، محرومیت زدایی، توسعه محلی، کسب و کار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها، جایزۀ صد میلیون تومانی نفر اول را به بنده اعطا کنند. دریافت این جایزه چند روز بعد از دفاع رسالۀ دکتری، لطف دیگری داشت.

لینک خبر در سایت معاونت علمی ریاست جمهوری

 

 
۰ نظر ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۷:۱۸
هامون طهماسبی

چند هفته اخیر، در کنار مشغله‌های مرسوم و جاری، با جمعی از دوستانمان در «دیده بان ارزیابی محیط زیستی ایران» پیگیر اثرگذاری بر برنامه هفتم توسعه از منظر موضوع مهم و کلیدی «ارزیابی اثرات محیط زیستی» بودیم. سی و یکم خرداد در مرکز پژوهشهای مجلس، گفتگوی مفصلی با کارشناسان و مدیران گروه محیط زیست داشتیم و امروز هفتم تیر هم در آخرین تلاش، با خانم سمیه رفیعی، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون محیط زیست جلسه داشتیم که شاید بتوانیم برای پنج سال آینده قدری فضای فعالیت اصلاح گرانه برای بهبود نظام ارزیابی محیط زیستی در ایران را هموارتر کنیم.

متاسفانه روند تصویب برنامه هفتم روند خوب و قابل دفاعی نبود و حداقل در حوزه ای که با دوستانمان به آن اشراف نسبی داریم، یعنی حوزه ارزیابی اثرات محیط زیستی، مواد پیشنهادی بسیار مخرب، غیرکارشناسی و زیان آفرین برای محیط زیست کشور است. متاسفانه مسائل غیرکارشناسی اثر بزرگی بر تصویب این زیرساختهای قانونی مهم دارند و تلاشهای ما هم ممکن است نهایتا نتواند به سرمنزل مقصود برسد.

با این حال، از منظر مسئولیت اجتماعی فردی حس کردیم که باید در این مدت فعال باشیم و هرچه در توان داریم به سهم خودمان برای اثرگذاری بر این موضوع ایفا کنیم. استقلال تیم ما و ذی نفع نبودن مستقیم در ارتباط با بهبود نظام ارزیابی اثرات محیط زیستی در ایران، از نقاط قوت تیم دوست داشتنی مان است که به ما اجازه می دهد فقط متمرکز بر «مصالح کشور و محیط زیست کشور» باشیم. متاسفانه بسیاری از بازیگران امروز این عرصه که این روزها هم در راهروهای مجلس پیدایشان می شود، نفع مستقیم سازمانی و شخصی از شرایط دارند و این به زیان مصالح کشور خواهد بود. از سوی دیگر، در حوزه محیط زیست نیاز به ورود و کنشگری موثرتر افرادی داریم که از منظر مدیریتی و سیاستی به قضایا نگاه کنند که واقعا نایاب هستند و من به جز «دیده بان ارزیابی محیط زیستی» هیچ نهاد فعال دیگری در این عرصه با این مشخصات نمی شناسم. ما چاره ای نداریم که محیط زیست را به عنوان یک مساله مدیریتی، سیاستی، و بین بخشی تحلیل کنیم و در محاسباتمان لحاظ کنیم وگرنه راه به جایی نخواهیم برد...

۰ نظر ۰۷ تیر ۰۲ ، ۱۹:۴۸
هامون طهماسبی

امروز در مجتمع مس شهر بابک، یک دوره آموزشی یک روزه داشتم برای دست اندرکاران حوزه مسئولیت اجتماعی این شرکت و نیز برخی مشاوران و همکاران این مجموعۀ بزرگ صنعتی در حوزه اجتماعی.

مجتمع مس شهربابک متعلق به شرکت ملی مس ایران است و جزو مجتمع‌های نسبتا نوپای این صنعت در کشور محسوب می‌شود. با این حال در دو دهه گذشته باعث تغییرات اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی در منطقه شهربابک شده است. این شرکت در حوزه اجتماعی هزینه‌های نسبتا قابل توجهی نیز انجام می‌دهد. با این حال، هیچ‌گاه، ساختار ویژه‌ای برای راهبری موضوعات مسئولیت اجتماعی خود نداشته و مسائل مرتبط، غالبا در واحد روابط عمومی یا سطوح مدیریتی دیگر سازمان و با نگاه سنتی به کار اجتماعی، حل و فصل می‌شده است. هدف از این دوره، آشنایی مخاطبان با کلیات موضوع مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار بود تا شاید مقدمه‌ای باشد برای ساختارمند شدن این موضوع در این مجتمع. البته منظور، ساختار ویژه و اختصاصی‌ای است که اساسا برای مسئولیت اجتماعی شکل گرفته باشد و راجع به آن فکر کند و برنامه پیشنهاد کند و پایش انجام دهد؛ وگرنه، در قالب واحدهایی که در بالا نام برده شد، به هر حال بخشی از این موضوعات جلو می‌رود و البته قطعا چه در اینجا و چه در هرمجموعه دیگری، از این شیوه پیش‌برد موضوعات مرتبط با CSR نباید انتظار داشت که اتفاقات خارق العاده‌ای رخ دهد.

همان‌طور که انتظار داشتم، مهمترین دغدغه مجموعه راجع به پروژه‌های مربوط به جامعه بود و این البته موضوع عجیبی نیست؛ چراکه چنین مجموعه‌های صنعتی با درآمدهای بالا که در شهرهای کوچک ایجاد می‌شوند، کانون جلب توجهات و تقاضاها برای مشارکت در امور توسعه در جامعه پیرامون خود می‌شوند و البته در فقدان یک ساختار ویژه برای راهبری و پرداختن به این موضوع، حتما همیشه این خطر وجود دارد که هزینه‌های کلان انجام‌شده در این بخش، نه تنها نتواند اثربخشی لازم را برای اهداف اجتماعی داشته باشد، بلکه بعضا پیامدهای اجتماعی ناخواسته و ناگواری نیز ایجاد کند. اما اینکه از همین حالا زنگ هشدار برخی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از توزیع منابع و چرخه‌های اقتصادی فعال‌شده در پیرامون کسب‌وکار شرکت مس در این شهر کوچک به گوش می‌رسد. موضوعی که تجربه ناگوار آن را قبلا در شهرهای دیگر استان کرمان نظیر سیرجان داشته ایم که اگرچه شاخص‌های اقتصادی در یک منطقه در مدت کوتاهی، با رشد قابل توجه روبرو می‌شوند، اما پیامدهای ناگواری نیز بر جامعه، اقتصاد و البته محیط زیست ایجاد می‌شود که می‌تواند بسیار نامطلوب و خطرناک باشد.

امیدوار هستم که اگر فرصتی دست داد، فراتر از یک دوره آموزشی، در قالب خدمات مشاوره بتوانم در کنار دست اندرکاران این موضوع در این مجتمع قرار بگیرم تا شاید بتوانیم حالا که هنوز خیلی دیر نشده، و فرصت باقیست، قدمهای مثبتی برای کمک به توسعه پایدار منطقه برداریم.

(یکی از حوزه‌هایی که در چند سال اخیر مورد توجه مسئولان مجتمع قرار گرفته است، تامین محلی است و اخیرا حوزه آن نیز فراتر از تامین مایحتاج غذایی و البسه و امثالهم رفته و به حوزه های قطعات و خدمات صنعتی نیز ورود کرده است)

۰ نظر ۲۹ آبان ۰۱ ، ۲۲:۳۸
هامون طهماسبی

امروز مهمان کمیته ای بودم که هدفش بررسی تجربه و مسیر آینده بنیاد علوی در حوزه خدمات رسانی سلامت به اقشار محروم و مستضعف است. جلسه با حضور نمایندگانی از حوزه های مختلف ستادی و غیرستادی مرتبط بنیاد علوی برگزار شد و من هم دقایقی در جلسه صحبت داشتم.

شالوده بحث من بر این بود که نظام سلامت در کشور ما به سرعت به سمت آمریکایی شدن در حال حرکت است و الگوی آمریکایی، دغدغه اش سودآوری و خصوصی سازی برای نظام سلامت است که در مقایسه با نظامهای سلامت دیگر موجود در دنیا، به هیچ وجه نباید الگوی نظام سلامت در کشور ما باشد. چنین نظامی، با تمرکز بر تولید سود از خدمات سلامت و خصوصی سازی، به تدریج محرومیت زا خواهد شد و اقشار زیادی را از دایره خدمات خود خارج خواهد کرد. برایشان مثال تبلیغات «فروش سهام» بیمارستانهای خصوصی را زدم که نوشته اند : «فرصتی عالی برای سودآوری با خرید سهام بیمارستان فلان!». در جلسه گفتم که بیمارستان، فرصت عالی برای کسب سود نیست !! بلکه فرصتی عالی برای خدمت رسانی به مردم و کاهش درد و رنج ایشان است!

در ادامه گفتم که ردپای محرومین و مستضعفان باید بیشتر در اسناد بالادستی و اساسنامه های این مجموعه دیده شود. برای مثال، تنها هولدینگ سلامت این مجموعه، هیچ ردی از خدمت به محرومین در اساسنامه خود ندارد و ممکن است در آینده اتفاقاتی که در برخی نهادهای حاکمیتی در جهت تجاری شدن رخ داده (مثل مجموعه برکت) در اینجا هم رخ دهد.

در اظهاراتی که در جلسه مشخص بود مخالفانی هم دارد، تاکید کردم که نظام سلامت نباید یک کسب و کار انتفاعی باشد و این بزرگترین خطر پیش روی نظام سلامت در کشور ما هست و پیموندن همان مسیر غلط نظام سلامت آمریکایی است.

در ادامه گفتم که حال با این چشم انداز و روند، وظیفه بنیاد مستضعفان و بنیاد علوی فقط این نیست که به درست کردن خراب کاری های این نظام مشغول باشد و برای مثال کمک هزینه درمان برای مردم فراهم کند یا آدم ورشکسته ای به خاطر هزینه های درمان را تحت پوشش یارانه یا بسته معیشتی قرار دهد. بنیاد مستضعفان به عنوان صدای مستضعفان، باید از نظام سلامت مطالبه کند و به جنگ ساختارهای محرومیت زا برود. یکی از مهمترین این ساختارها، بحث «تضاد منافع» عمیقی هست که ما در نظام سلامت ایران با آن روبرو هستیم و مثلا می بینیم که وزیر یا معاون وزیر بهداشت خودشان صاحب شرکت دارویی هستند!!!...در چنین وضعیتی، مبارزه با تضاد منافع در نظام سلامت هم جزو وظایف بنیاد علوی و مستضعفان باید باشد؛ مثل هر اصلاح ساختاری و ریشه ای دیگر که علت محرومیتها و درد و رنجهای مردم خواهد بود.

بحث بعدی من معطوف به این بود که ما در سال 2022 هستیم و نباید با روشهای سال 1970 به خدمات حمایتی سلامت بپردازیم و بعد مثالهایی از هند، آفریقا و برخی کشورهای دیگر زدم که چطور برای خدمترسانی گسترده به فقرا و محرومین در امر سلامت از «نوآوری اجتماعی» بهره گرفته اند. در جلسه گفتم که منابع مالی بنیاد مستضعفان، به هیچ وجه پاسخگوی حجم نیازی که در کشور در حوزه سلامت برای اقشار نیازمند وجود دارد نیست (تقریبا سه دهک الان در چنین وضعیتی هستند!)، و لذا باید به سمت نوآوری و روشهای ابتکاری برای خدمت‌رسانی و رفع مشکلات مردم رفت و به ویژه در این مسیر از فناوریهای نوین نیز بهره برد (نظیر ICT).

همچنین خواستم که بنیاد به «اجتماعی تر شدن خدمات سلامت» فکر کند. ملاحظات اجتماعی در تعریف خدمات و اقدامات نظیر ساخت درمانگاه و تهیه بسته معیشتی کمتر دیده شده و باید این مسیر اصلاح شود، وگرنه با اتلاف منابع روبرو خواهیم بود. یکی از الزامات این اجتماعی شدن، این است که مسئله را از سمت ذی نفعان بهره بردار خدمات سلامت ببینیم. مثلا اینکه مسائل واقعیشان و نیازمندیهای واقعیشان چیست؟ بیمه ندارند؟ اسکان مشکل است؟ پول دوا و دکتر گران است؟ مشورت خوب بهشان داده نمی شود؟ تنها وسط میدان هستند؟ دسترسی به پزشک متخصص در منطقه کم است؟ ...و آن وقت، مسئله محور، به دنبال راهکارهای نوین و البته اجتماعی برای حل انها رفت که ممکن است به پرهزینگی ساخت بیمارستان نباشد ولی ثمراتش بسیار بیشتر از آن باشد.

نهایت اینکه بنیاد نباید در این عرصه تنها پا به میدان بگذارد. باید از ظرفیت نهادهای دیگر حاکمیتی و دولتی و البته بخش مردمی هم به خوبی استفاده کند تا با تجمیع منابع و توانها، خدمترسانی بهتری به اقشار نیازمند خدمات سلامت صورت بپذیرد.

 

۰ نظر ۲۵ مهر ۰۱ ، ۱۶:۴۷
هامون طهماسبی