به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

امروز مهمان مرکز نوآوری‌های آموزش و ترویج وزارت جهاد کشاورزی بودم تا سمیناری دربارۀ «نوآوری اجتماعی» و «کارآفرینی اجتماعی» ارائه کنم. برگزاری چنین جلساتی در فضای سازمان‌های دولتی و شبه دولتی همواره حس غریبی دارد. ماهیت این مباحث با پویایی و نوآوری گره خورده و ساختارهای دولتی و حاکمیتی اغلب به‌خودی خود خیلی پشتیبان چنین مسیرهایی نیستند. با این حال، مرکز نوآوری‌های آموزش و ترویج وزارت جهاد کشاورزی تلاش دارد که در دل یک سازمان دولتی محرک توجه به مباحث نوین و رویکردهای جدید و متفاوت برای پاسخ به مسائل سنتی باشد.

نکته جالبی که همواره در چنین جلساتی با آن برخورد می‌کنم، مواجهه با کارشناسانی مشتاق و باانگیزه است که با موضوع ارائه نیز ارتباط جالبی برقرار می‌کنند و از جنس سوالاتی هم که می‌پرسند مشخص است واقعا اشتیاق زیادی به موضوع دارند. حتی می‌‌خواهم بگویم در فضای خمود و روزمره‌ای که در فرهنگ سازمانی موسسات مشابه رخنه کرده، یک جور روزنۀ امید انگار برایشان باز می‌شود. اما هم خودشان و هم خودم در کنار این اشتیاق، روی دیگری می‌بینیم که بعد از این جلسه مجدد آنها هستند و قواعد و ساختارهایی که اجازه پرداختن به این موضوعات متفاوت را نمی‌دهند. این موضوع به خصوص در شرایط دشوار اقتصادی و سیاستی حاکم بر این روزهای کشور نیز بیشتر به چشم می‌آید. جدای از اینکه چقدر این سمینارها و آموزش‌ها مفید می‌توانند باشند، یک پیام مهم دارند که هستند در همۀ سازمان‌ها افرادی با فکرها و ارزش‌های متفاوت که می‌توانند تکیه‌گاهی برای اقدامات تحول‌آفرین جهت کمک به زیست‌بوم نوآوری اجتماعی، و توسعه پایدار کشور باشند.

مسئولیت مدیران، به ویژه آنها که توانسته‌اند فراتر از کلیشه‌ها و چارچوب‌های دست‌وپاگیر را درک کنند، اینجا دوچندان سنگین می‌شود که تا جایی که می‌توانند مراقب انگیزه و اشتیاق این لشکر خاموشِ تحول‌آفرین باشند و درک کنند که در فقدان طراحی‌ها و سیاست‌گذاری‌های انسان-محور، این جماعت پر شوق و پر توان، فرسوده می‌شوند و به حاشیه و انزوا خواهند رفت.

 
۰ نظر ۱۷ بهمن ۰۳ ، ۱۹:۰۸
هامون طهماسبی

امروز در مرکز علمی کاربردی کمیته امداد امام خمینی، یک کارگاه آموزشی برای کارشناسان مشارکت‌های مردمی کمیته امداد داشتم که موضوع آن، «آشنایی با گزارش مسئولیت اجتماعی/پایداری» بود. هدف اصلی این دورۀ آموزشی (که خودش بخشی از یک دورۀ جامع‌تر دربارۀ مسئولیت اجتماعی شرکتی بود)، توانمندسازی کارشناسان و مدیران بخش مشارکت‌های مردمی کمیته امداد به منظور بهره‌گیری بهتر از ظرفیت مسئولیت اجتماعی شرکتها و سازمانها برای جذب منابع مالی بود.

جدای از اینکه همیشه میزان اثربخشی دوره‌های آموزشی ضمن خدمت در سازمان‌های دولتی و شبه دولتی برایم یک دغدغه بوده و به دنبال آن باید تلاش زیادی کنیم که محتوا به شیوه‌ای اثربخش به مخاطبان ارائه شود، اما از منظر تخصصی همواره باید دقت کرد که اطلاعات به دردنخور و یا محتوای غیرکاربردی برای جامعۀ مخاطب خود ارائه نکنیم. به طور مشخص، می‌دانم که دوره‌های مشابهی با همین عنوان برای سازمان‌های مشابهی برگزار شده و می‌شود که مدرسان در آنها با ارائۀ سیاهه‌ای از اطلاعات تخصصی و غیر مرتبط با جایگاه سازمانی و حوزۀ ماموریتی مخاطبان، صرفا بلدبودن برخی اصطلاحات انگلیسی و یا حوزه‌های از دانش را به رخ مخاطبان یا مدیرانی می‌کشند که درگیر برگزاری دوره هستند و البته ممکن است همین اصطلاحات تخصصی و اغواکننده آنها را به سمت تعریف کارهای دیگر با مدرس هدایت (اغوا) کند.

اگر بخواهم دقیق‌تر راجع به همین دوره‌ای که مسئولیتش با خودم بود صحبت کنم، مثلا یک نگاه اشتباه این است که برویم و همان چیزی را که برای شرکت‌ها دربارۀ گزارش پایداری و مسئولیت اجتماعی عنوان می‌کنیم، اینجا برای یک سازمان اجتماعی عرضه کنیم. در حالیکه یک تفاوت بنیادین وجود دارد: درست است که موضوع، «گزارش دهی مسئولیت اجتماعی» است؛ اما یکی (یعنی شرکت) تولیدکننده گزارش است و دیگری (سازمان اجتماعی) بهره‌بردار از این گزارش و لذا نسبت آنها با این موضوع از دو دریچه دید متفاوت است و نباید به شکل یکسان موضوع را به ایشان عرضه کرد. یک غلط رایج که در برخی موارد مشابه رخ داده، مثلا این بوده آمده‌اند و استاندارد GRI را برای چنین مخاطبانی معرفی مبسوط کرده‌اند که اصلا نیازی به چنین سطحی از درگیری ذهنی با آن نداشته‌اند!

پی نوشت: چند سال پیش یک دورۀ جامع برای یک سازمان اجتماعی مشابه در این زمینه برگزار کرده بودم (اداره سلامت شهرداری تهران) و آن تجربه به من در رابطه با چگونگی طراحی دوره‌های آموزشی مسئولیت اجتماعی شرکتی برای کارشناسان و مدیران سازمان‌های اجتماعی بسیار آموخت.

 
 
۰ نظر ۱۵ بهمن ۰۳ ، ۱۹:۳۷
هامون طهماسبی

این هفته، آخرین روز از دورۀ چهار روزۀ «آشنایی با توسعه پایدار: با نگاهی به زنجیرۀ تامین صنعت قطعه‌سازی خودروسازی» در شرکت سازه‌گستر سایپا برگزار شد.
این دوره احتمالا اولین دورۀ جامع با هدف کمک به ترویج مباحث پایداری در «زنجیرۀ تامین» یک صنعت بزرگ بوده که در کشورمان برگزار شده است. ضمن اینکه برای خود من هم تجربۀ متفاوتی بود، خوشحالم که در شرکت سفارش‌دهندۀ برنامه، رویه‌هایی چیده‌شده و برنامه‌هایی مد نظر است که برای اولین بار در ایران «مسئولیت اجتماعی گسترده‌تر» در طول یک زنجیرۀ تامین از منظر توجه به مباحث اجتماعی و محیطزیستی و پیامدهای مرتبط بر ذی‌نفعان، مورد توجه قرار بگیرد. مدیران سازمان به درستی تشخیص داده‌اند که در فردای پس از گشایش اقتصادی، ورود به شبکه‌‌های همکاری بین‌المللی نیازمند داشتن رویه‌ها و عملکردهای مشخص در حوزۀ پایداری است. خبر خوب اینکه ما در مدرسه توسعه پایدار در حال انعقاد یک قرارداد مشاوره‌ای هم با این مجموعه هستیم تا در گام‌های اولیۀ این مسیر، در کنارشان باشیم. در این مدت سعی کرده‌ایم به نقشه راه اولیۀ خوبی هم دست پیدا کنیم که چطور یک سازمان با این مختصات و با این زنجیرۀ تامین گسترده، باید مسیر پایداری را شروع کند. این نقشۀ راه البته کپی برداری از جایی نیست و حاصل تجارب 10 سالۀ گذشته در فضای مسئولیت اجتماعی و پایداری در کشور عزیزمان و نیز مطالعات مرتبط از تجارب بین‌المللی بوده است.

در آخرین دقایق از آخرین جلسه از آخرین روز برگزاری دوره، در چند اسلاید راجع به دشواری‌های مسیر پیش رویشان صحبت کردم و اینکه باید کفش‌های آهنی بپوشند و البته خود را برای یک «دو ماراتن» و نه یک «دو سرعت» آماده کنند! همچنین تاکید کردم که نیاز است دربارۀ مسئولیت اجتماعی و پایداری در سازمان زیاد گفت‌وگو کنند تا یک ذهنیت مشترک بسازند. چرا که این حوزه یک حوزۀ فنی و عادی مثل استقرار سایر سیستم‌های مدیریتی نیست.

این را هم بگویم که اینکه چندین نفر از کارشناسان و مدیران شرکت تمام این چهار روز را در این دی و بهمن شلوغ کاری، تا به انتها در جلسات شرکت کردند و مشتاقانه در بحث‌ها مشارکت داشتند، خیلی انگیزه‌بخش است و یادآور این است که اگر ساختارهای سازمانی اجازه دهند، ما ظرفیت‌های خیلی خوبی در بدنۀ همکاران داریم که می‌توانند لشگر و راهبران ترویج و پیشبرد مباحث پایداری، مسئولیت اجتماعی و ESG در سازمان باشند. لشگر و راهبرانی که همین حالا ممکن است در ناکارامدی ساختارها و نظام‌های مدیریتی، پژمرده و منفعل یا کم‌اثر باشند.

 
۰ نظر ۰۳ بهمن ۰۳ ، ۲۲:۰۷
هامون طهماسبی