یازدهم بهمن به دعوت جمعیت دانشجویی امام علی (ع)، و به همراه دوست عزیزمان آقای دکتر درودیان در نشستی حضور پیدا کردم که عنوانش "تخریب محیط زیست، بسترساز آسیب های اجتماعی" بود. عنوان صحبت های من در این نشست، "پیامدهای فرهنگی اجتماعی تخریب محیط زیست بر جوامع بومی و مولد" بود.
ارائه را متمرکز بر عکس و فیلم گذاشتم و سعی کردم پیوستگی فرهنگ، سبک زندگی، زیست سالم از نظر روانی، طبیعت و اقتصاد محلی را با یکدیگر تببین کنم. بحث اصلی این بود که جوامع بومی و مولد ما در طول هزاران سال یادگرفته اند که با طبیعت به یک تعادل و هارمونی و پیوند عمیق برسند و تخریب این محیط زیست به ویژه به دست عوامل انسان ساخت نظیر سدها و پروژه های عمرانی، به کل آن تعادل و هارمونی را به هم می زند. مرد روستایی اورامان خوب می داند که از دل این کوه های سنگی و خشن چطور یک معیشت پایدار ایجاد کند، اما اگر او مجبور شد به واسطه آبگیری یک سد، خانه و کاشانه اش را به شهر منتقل کند، در حاشیه شهرها چیزی بلد نیست و مجبور است در یک زندگی به مراتب نازل تر از نظر کیفیت و شان اجتماعی، به مشاغل کاذب یا کارگری تن دهد.
در واقع بسیاری از آسیبهای اجتماعی شهرهای بزرگ که به ویژه در شهرک های حاشیه ای آن نمود و بروز پیدا می کند، پیامد این تغییر فرم زندگی و پاشیده شدن شیرازه بنایی است که جایگزینی برایش وجود ندارد.
در صحبت ها بر این تاکید کردم که وظیفه بزرگ ما و دغدغه مندان اجتماعی و محیط زیستی، حفاظت و تقویت کردن جوامع کوچک و روستاهای کوچک است. اینها بهترین نمونه های اقتصاد مقاومتی(RESILIENT ECONOMY) هستند و اگر از بین بروند، ساختن دوباره شان کار بسیار دشواری است. گفتم که ما در پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف در حال مطالعه مدلهای توسعه محلی هستیم و می دانیم که ساختن چنین مدل های پایدار و مناسب از جوامع کوچک توانمند چقدر سخت است و این همه پروژه و مطالعه و بودجه دولتی و بین المللی چه میزان کم اثر بوده اند. پس لازم است قدر داشته ها را بدانیم و این جوامع توانمند را تبدیل به جوامع آسیب پذیر نکنیم.