به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «الگوی بومی توسعه» ثبت شده است

روز دوشنبه، اول اردیبهشت ۱۴۰۴، در سالن همایش‌های خلیج فارس سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، جلسه مقدماتی «باشگاه هم‌آموزی رویش» برگزار شد. این باشگاه یکی از دو بال «پویش رویش پارس» است؛ پویشی بین‌سازمانی که به ابتکار مشترک سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و مدرسه توسعه پایدار و با هدف ارتقای شاخص‌های محیط زیستی منطقه شکل گرفته و ما در مدرسه، به عنوان مشاور سازمان منطقه ویژه و دبیرخانه علمی آن در پویش نقش‌آفرینی می‌کنیم.

در این نشست، که نمایندگان واحدهای محیط‌زیست مجتمع‌های منطقه حضور داشتند، من وظیفه داشتم اهداف و برنامه‌های باشگاه هم‌آموزی رویش را معرفی کنم. باشگاه هم‌آموزی، یک الگوی نوآورانه و ابتکاری و خاص برای یادگیری سازمانی است که توسط ما در مدرسه توسعه پایدار طراحی شده، و بستری برای یادگیری جمعی و تبادل تجربه بین شرکت‌هاست. همیشه باور داشته‌ام که واحدهای محیط‌زیست و توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی، برخلاف بخش‌های دیگر سازمان‌ها، رقیب هم نیستند و می‌توانند در کنار هم رشد کنند و بیاموزند و با هم‌افزایی، تاثیرات مثبت اجتماعی و محیط‌زیستی خلق کنند. این روح حاکم بر طراحی باشگاه است: فضایی برای هم‌آموزی صنعتی، با تکیه بر الگوهایی مثل تشریک مساعی و انجمن‌های خبرگی که حتی در سطح جهانی هم نوآورانه محسوب می‌شود.

در کنار همکاران گرامی، خانم افشم و آقای شهیاد، از مدل اجرایی باشگاه گفتیم و نظر خودشان را هم در این جلسه مقدماتی برای ادامۀ مسیر جویا شدیم. برای جلسات بعدی و موضوع‌محور بسیار هیجان دارم. این اتفاق، یک ابتکار شاید تاریخی در فضای آموزش برای توسعه پایدار در زمینۀ سازمانی است و امید دارم که بتوانیم بعدها از دستاوردهایش بسیار سخن بگوییم. در بخش پایانی جلسه از طرح دغدغۀ یکی از فعالین محیط زیست محلی استقبال کردم و گفتم که فراتر رفتن از نقش‌های سازمانی برای کمک واقعی به محیط‌زیست منطقه امری ضروری است، چرا که فقط وقتی می‌توانیم در این عرصه به معنایی بنیادین موثر باشیم که کار برای محیط زیست و توسعه پایدار را شغل نبینیم!

قرار است پس از جمع‌بندی نظرات و هماهنگی‌های لازم، اولین جلسه رسمی باشگاه را پس از اختتامیه دومین دوره جایزه تحول سبز رویش برگزار کنیم و احتمالا «گزارش‌دهی پایداری» اولین بهانۀ تشکیل جلساتش باشد؛ اما لازم است تاکید کنم که این جلسه و سایر جلسات باشگاه، کارگاه آموزشی نیستند و قرار است اتفاقی خاص در یادگیری سازمانی جمعی را رقم بزنند! این آغاز مسیری است که امیدوارم به بهبود واقعی محیط‌زیست عسلویه و فراتر از آن منجر شود.

 
 
۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۴۰
هامون طهماسبی

شهریور امسال و در خلال سفر علمی که به چند کشور اروپایی داشتم، ارائه‌ای در دانشگاه تامپره فنلاند داشتم با موضوع «نوآوری اجتماعی برای توسعه پایدار شهری: کتاب‌های نوآورانۀ اجتماعی کودکان»؛ این ارائه به درخواست مرکز TURNS دانشگاه تامپره (که در زمینۀ توسعه پایدار شهری فعالیت می‌کند و نگاه ویژه‌ای هم به مناطق کم‌برخوردار دارد) و در خلال اقامت یک ماهه من در این دانشگاه برنامه‌ریزی و اجرا شد.

در این ارائه سعی کردم از تجربۀ پویش «سرزمین جاودانی من» و فلسفه شکل‌گیری آن بگویم و توضیح دهم که چطور نوآوری اجتماعی با استفاده از ابزارهای غیر عادی نظیر «ادبیات کودک» می‌تواند در خدمت توسعه پایدار محلی و شهری و روستایی قرار بگیرد. در ارائه توضیح دادم که هدف از این کتاب‌ها، گسترش ادبیات کودک نبوده است و «ادبیات کودک» ابزاری بود برای یک هدف توسعه‌ای و از این منظر شاید در نوع خود در دنیا کم‌نظیر یا بی‌نظیر باشد.

ارائه، بازخوردهای خیلی خوبی از شرکت‌کنندگان دریافت کرد و برایم جالب بود که یکی از آنها (که در زمینه پناهندگان کار می‌کرد) گفت که تقریبا هرملاحظه‌ای که این تجربۀ توسعه‌ای باید رعایت می‌کرد و به ذهنش رسیده بود را ما در طراحی «سرزمین جاودانی من» و فرایندهای آن لحاظ کرده بودیم؛ فرایندهایی که به شدت دغدغه «توانمندسازی» و ایجاد پویایی و جنبش و جوش در جوامع حاشیه‌ای و کمتر برخوردار را دارند. طبعا نکته جالب توجه‌ دیگر این ارائه برایشان این بود که از «ایران» برخاسته بود؛ کشوری که در غرب به شدت تصویر مخدوشی از آن توسط رسانه‌ها ارائه می‌شود.

البته من در ارائه، سعی کردم مبانی فلسفی و چرایی شکل‌گیری پویش «سرزمین جاودانی من» را هم توضیح دهم که ریشه‌اش به فعالیت‌های محرومیت‌زدایی ما در منطقه‌ای در استان کرمان در حدود 8 سال پیش باز می‌گشت. کتاب‌های سرزمین جاودانی من را می‌توانید در نرم افزار طاقچه ببینید و مطالعه کنید.

 

از «سرزمین جاودانی من» تاکنون 15 عنوان کتاب در 6 منطقۀ کشور چاپ شده است. نویسندگان و تصویرگران بومی، پیام‌های محتوایی راجع به پیشرفت، آبادانی و توسعه پایدار در خلال شعر و داستان و همچنین وجود سوژه‌ها و عناصر بومی در کتاب‌ها، ویژگی‌های هویتی سه‌گانۀ آثار این مجموعه کتاب‌هاست.

 
۰ نظر ۲۴ مهر ۰۳ ، ۱۰:۴۱
هامون طهماسبی

9 بهمن 1402 برای من روز خیلی خاصی بود. در این روز، موفق به دریافت جایزۀ نفر اول بخش نخبگان از اولین جایزۀ ملی «آبادیران» شدم. این جایزه با هدف شناسایی و تقدیر از فعالان مردمی حوزه آبادانی و پیشرفت فناورانه بنا شده است و هیات داوران بنده را قابل دانستند که به خاطر فعالیت‌های سالیان گذشته برای مناطق کم‌برخوردار در زمینۀ نوآوری اجتماعی، کارآفرینی اجتماعی، محرومیت زدایی، توسعه محلی، کسب و کار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها، جایزۀ صد میلیون تومانی نفر اول را به بنده اعطا کنند. دریافت این جایزه چند روز بعد از دفاع رسالۀ دکتری، لطف دیگری داشت.

لینک خبر در سایت معاونت علمی ریاست جمهوری

 

 
۰ نظر ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۷:۱۸
هامون طهماسبی

چند هفته اخیر، در کنار مشغله‌های مرسوم و جاری، با جمعی از دوستانمان در «دیده بان ارزیابی محیط زیستی ایران» پیگیر اثرگذاری بر برنامه هفتم توسعه از منظر موضوع مهم و کلیدی «ارزیابی اثرات محیط زیستی» بودیم. سی و یکم خرداد در مرکز پژوهشهای مجلس، گفتگوی مفصلی با کارشناسان و مدیران گروه محیط زیست داشتیم و امروز هفتم تیر هم در آخرین تلاش، با خانم سمیه رفیعی، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون محیط زیست جلسه داشتیم که شاید بتوانیم برای پنج سال آینده قدری فضای فعالیت اصلاح گرانه برای بهبود نظام ارزیابی محیط زیستی در ایران را هموارتر کنیم.

متاسفانه روند تصویب برنامه هفتم روند خوب و قابل دفاعی نبود و حداقل در حوزه ای که با دوستانمان به آن اشراف نسبی داریم، یعنی حوزه ارزیابی اثرات محیط زیستی، مواد پیشنهادی بسیار مخرب، غیرکارشناسی و زیان آفرین برای محیط زیست کشور است. متاسفانه مسائل غیرکارشناسی اثر بزرگی بر تصویب این زیرساختهای قانونی مهم دارند و تلاشهای ما هم ممکن است نهایتا نتواند به سرمنزل مقصود برسد.

با این حال، از منظر مسئولیت اجتماعی فردی حس کردیم که باید در این مدت فعال باشیم و هرچه در توان داریم به سهم خودمان برای اثرگذاری بر این موضوع ایفا کنیم. استقلال تیم ما و ذی نفع نبودن مستقیم در ارتباط با بهبود نظام ارزیابی اثرات محیط زیستی در ایران، از نقاط قوت تیم دوست داشتنی مان است که به ما اجازه می دهد فقط متمرکز بر «مصالح کشور و محیط زیست کشور» باشیم. متاسفانه بسیاری از بازیگران امروز این عرصه که این روزها هم در راهروهای مجلس پیدایشان می شود، نفع مستقیم سازمانی و شخصی از شرایط دارند و این به زیان مصالح کشور خواهد بود. از سوی دیگر، در حوزه محیط زیست نیاز به ورود و کنشگری موثرتر افرادی داریم که از منظر مدیریتی و سیاستی به قضایا نگاه کنند که واقعا نایاب هستند و من به جز «دیده بان ارزیابی محیط زیستی» هیچ نهاد فعال دیگری در این عرصه با این مشخصات نمی شناسم. ما چاره ای نداریم که محیط زیست را به عنوان یک مساله مدیریتی، سیاستی، و بین بخشی تحلیل کنیم و در محاسباتمان لحاظ کنیم وگرنه راه به جایی نخواهیم برد...

۰ نظر ۰۷ تیر ۰۲ ، ۱۹:۴۸
هامون طهماسبی

سه شنبه 20 دی، میهمان دانشگاه شهید بهشتی بودم تا در جلسه کمیته علمی همایشی که با نام «مسئولیت اجتماعی» قرار است بهار آینده برگزار شود، شرکت کنم. جمع حاضر، اعضای کمیته علمی بخش صنعت این همایش بودند و به طور مشخص تر در این بخش قرار است به موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها بپردازیم. مسئولیت اجتماعی فردی، و نیز مسئولیت اجتماعی دانشگاه، بخش های دیگر این همایش خواهند بود. آقای دکتر محمودی، جمع خوب و متنوعی را از فعالین حوزه مسئولیت اجتماعی در دانشگاه، دولت، صنعت و سازمانهای مردم نهاد گردهم آورده بودند که خیلیهایشان جزو اندک بضاعت های کشور در این حوزه بودند.

بحث های خوبی مطرح شد و حاضرین نظراتشان را راجع به محورهای همایش بیان کردند. این محورها قرار است به زودی در فراخوانی، انتشار عمومی پیدا کند. تاکید اصلی من در صحبتهایم این بود که از «موضوعات کلیشه ای» مثل «نقش مسئولیت اجتماعی شرکتها در محیط زیست» گذر کنیم و به موضوعات مهم پیش روی کشور در این حوزه بپردازیم. گفتم که مشکل خیلی از این همایشها این است که سوالات سخت و اساسی را مطرح نمی کنند. مثلا در مورد نقش سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی در مطالبه گری CSR صحبت نمی کنیم و یا به نقد سیاستهای دولتی در سالیان گذشته نمی پردازیم. در این عرصه، سوالات حل نشده ای وجود دارد که بدون پاسخ به آنها و بدون صحبت درباره آنها، مدیران دولتی و نیز مدیران شرکتها، نمی توانند بر مشکلات پیش روی مسئولیت اجتماعی فائق آیند و در نتیجه اقدامات راهگشایی هم برای کشور در این زمینه تعریف نخواهد شد. 

به نظر من، این همایش با طرح موضوعات کلیدی و مرتبط در عناوین فراخوان خود و محورهای همایش، به محققین و فعالین این حوزه هم یاد خواهد داد که مسائل و سوالات اصلی چه هستند و از این جنبه، خود همین فراخوان، یک کار ترویجی و آموزشی محسوب می شود و نباید به سادگی از کنار آن گذر کرد. خوشبختانه تا حد خوبی با نظرات مطرح شده، همدلی و همراهی وجود داشت و قرار شد محورهای پیش نویس همایش فعلا منتشر نشود و بعد از دریافت نظرات مکتوب اعضای کمیته علمی، در هفته های پیش رو، جمع بندی شود و منتشر گردد.

۰ نظر ۲۵ دی ۰۱ ، ۱۸:۰۵
هامون طهماسبی

امروز مهمان کمیته ای بودم که هدفش بررسی تجربه و مسیر آینده بنیاد علوی در حوزه خدمات رسانی سلامت به اقشار محروم و مستضعف است. جلسه با حضور نمایندگانی از حوزه های مختلف ستادی و غیرستادی مرتبط بنیاد علوی برگزار شد و من هم دقایقی در جلسه صحبت داشتم.

شالوده بحث من بر این بود که نظام سلامت در کشور ما به سرعت به سمت آمریکایی شدن در حال حرکت است و الگوی آمریکایی، دغدغه اش سودآوری و خصوصی سازی برای نظام سلامت است که در مقایسه با نظامهای سلامت دیگر موجود در دنیا، به هیچ وجه نباید الگوی نظام سلامت در کشور ما باشد. چنین نظامی، با تمرکز بر تولید سود از خدمات سلامت و خصوصی سازی، به تدریج محرومیت زا خواهد شد و اقشار زیادی را از دایره خدمات خود خارج خواهد کرد. برایشان مثال تبلیغات «فروش سهام» بیمارستانهای خصوصی را زدم که نوشته اند : «فرصتی عالی برای سودآوری با خرید سهام بیمارستان فلان!». در جلسه گفتم که بیمارستان، فرصت عالی برای کسب سود نیست !! بلکه فرصتی عالی برای خدمت رسانی به مردم و کاهش درد و رنج ایشان است!

در ادامه گفتم که ردپای محرومین و مستضعفان باید بیشتر در اسناد بالادستی و اساسنامه های این مجموعه دیده شود. برای مثال، تنها هولدینگ سلامت این مجموعه، هیچ ردی از خدمت به محرومین در اساسنامه خود ندارد و ممکن است در آینده اتفاقاتی که در برخی نهادهای حاکمیتی در جهت تجاری شدن رخ داده (مثل مجموعه برکت) در اینجا هم رخ دهد.

در اظهاراتی که در جلسه مشخص بود مخالفانی هم دارد، تاکید کردم که نظام سلامت نباید یک کسب و کار انتفاعی باشد و این بزرگترین خطر پیش روی نظام سلامت در کشور ما هست و پیموندن همان مسیر غلط نظام سلامت آمریکایی است.

در ادامه گفتم که حال با این چشم انداز و روند، وظیفه بنیاد مستضعفان و بنیاد علوی فقط این نیست که به درست کردن خراب کاری های این نظام مشغول باشد و برای مثال کمک هزینه درمان برای مردم فراهم کند یا آدم ورشکسته ای به خاطر هزینه های درمان را تحت پوشش یارانه یا بسته معیشتی قرار دهد. بنیاد مستضعفان به عنوان صدای مستضعفان، باید از نظام سلامت مطالبه کند و به جنگ ساختارهای محرومیت زا برود. یکی از مهمترین این ساختارها، بحث «تضاد منافع» عمیقی هست که ما در نظام سلامت ایران با آن روبرو هستیم و مثلا می بینیم که وزیر یا معاون وزیر بهداشت خودشان صاحب شرکت دارویی هستند!!!...در چنین وضعیتی، مبارزه با تضاد منافع در نظام سلامت هم جزو وظایف بنیاد علوی و مستضعفان باید باشد؛ مثل هر اصلاح ساختاری و ریشه ای دیگر که علت محرومیتها و درد و رنجهای مردم خواهد بود.

بحث بعدی من معطوف به این بود که ما در سال 2022 هستیم و نباید با روشهای سال 1970 به خدمات حمایتی سلامت بپردازیم و بعد مثالهایی از هند، آفریقا و برخی کشورهای دیگر زدم که چطور برای خدمترسانی گسترده به فقرا و محرومین در امر سلامت از «نوآوری اجتماعی» بهره گرفته اند. در جلسه گفتم که منابع مالی بنیاد مستضعفان، به هیچ وجه پاسخگوی حجم نیازی که در کشور در حوزه سلامت برای اقشار نیازمند وجود دارد نیست (تقریبا سه دهک الان در چنین وضعیتی هستند!)، و لذا باید به سمت نوآوری و روشهای ابتکاری برای خدمت‌رسانی و رفع مشکلات مردم رفت و به ویژه در این مسیر از فناوریهای نوین نیز بهره برد (نظیر ICT).

همچنین خواستم که بنیاد به «اجتماعی تر شدن خدمات سلامت» فکر کند. ملاحظات اجتماعی در تعریف خدمات و اقدامات نظیر ساخت درمانگاه و تهیه بسته معیشتی کمتر دیده شده و باید این مسیر اصلاح شود، وگرنه با اتلاف منابع روبرو خواهیم بود. یکی از الزامات این اجتماعی شدن، این است که مسئله را از سمت ذی نفعان بهره بردار خدمات سلامت ببینیم. مثلا اینکه مسائل واقعیشان و نیازمندیهای واقعیشان چیست؟ بیمه ندارند؟ اسکان مشکل است؟ پول دوا و دکتر گران است؟ مشورت خوب بهشان داده نمی شود؟ تنها وسط میدان هستند؟ دسترسی به پزشک متخصص در منطقه کم است؟ ...و آن وقت، مسئله محور، به دنبال راهکارهای نوین و البته اجتماعی برای حل انها رفت که ممکن است به پرهزینگی ساخت بیمارستان نباشد ولی ثمراتش بسیار بیشتر از آن باشد.

نهایت اینکه بنیاد نباید در این عرصه تنها پا به میدان بگذارد. باید از ظرفیت نهادهای دیگر حاکمیتی و دولتی و البته بخش مردمی هم به خوبی استفاده کند تا با تجمیع منابع و توانها، خدمترسانی بهتری به اقشار نیازمند خدمات سلامت صورت بپذیرد.

 

۰ نظر ۲۵ مهر ۰۱ ، ۱۶:۴۷
هامون طهماسبی

امروز با آقای سید محمد بهشتی شیرازی از فعالین و صاحب‌نظران سرشناس حوزه میراث فرهنگی، دیدار و گفتگویی داشتم. موضوع اصلی دیدار، دریافت نظرات ایشان راجع به کتابی با موضوع «کسب‌وکارهای اجتماعی در ایران» است که مسئولیت تالیف آن را با کمک همکارانم در مدرسه توسعه پایدار بر عهده دارم و اخیرا با کمک یک حامی مالی اجتماعی از بخش خصوصی قرار هست که به شکل منسجم‌تری، جمع‌بندی شده و برای انتشار به بازار آماده شود. اما چیزی که باعث شد علاقه‌مند بشوم و راجع به این دیدار در اینجا بنویسم، بحثی بود که در این گفتگو بابش باز شد و کم کم به بحث اصلی جلسه تبدیل شد و موضوع اصلی را به حاشیه برد! و آنهم موضوعی بود تحت عنوان «سنّت مدیریت ایرانی».

دغدغه اصلی آقای بهشتی این بود که ما در تاریخمان و حتی تا همین تاریخ معاصر، موضوعی جدی به نام «سنّت مدیریت ایرانی» داشته‌ایم که ردپایش را در اداره بازار در گذشته و حتی شکل‌گیری کارخانجات مدرن در دوره معاصر می‌بینیم. سنّتی که یک سبک و شیوه مدیریتی خاص براش خودش بوده که می‌توانسته در مقابل الگوهای مرسوم و معروف ژاپنی و آمریکایی و غیره حرف برای گفتن داشته باشد. آقای بهشتی با ذکر مثال‌های جالب تاریخی، از زندگی بازرگانان و تجار و نیز صاحبان کسب و کارها، این نگاه مدیریتی را برای من بیشتر باز کرد. نگاهی که انگار هم تکنیک داشت و هم بینش. بینشی که برخاسته از یک پیوند عمیق با هستی بود و بر پایه بنیان‌های معرفتی عمیقی بنا نهاده شده بود. از نگاه دکتر بهشتی، متاسفانه دانشگاه ما و به خصوص دانشکده های مدیریت بدون توجه به این میراث، به کپی برداری و تلاش برای خوراندن سبکهای مدیریتی دیگر به بدنه مدیران کشور کرده اند و این مسیر برای آینده کشور راهگشا نیست.

باتوجه به اهمیت صحبتها، پیشنهاد دادم که در آینده نه چندان دور، یک نشست در دانشگاه شریف تدارک ببینیم و دکتر بهشتی مهمان ما باشند تا در این باره بیشتر و عمیق تر بشنویم.

چقدر کار نکرده و بار روی زمین مانده هست...

۰ نظر ۰۵ تیر ۰۱ ، ۲۰:۱۶
هامون طهماسبی

امروز در میزگرد تخصصی «نوآوری اجتماعی» در یازدهمین کنفرانس الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت یک ارائه 20 دقیقه ای داشتم. موضوع ارائه من، «نیاز به تغییر الگوهای ذهنی برای ثمردهی نوآوری اجتماعی» بود. برای پذیرش سخنرانی در این رویداد اکراه داشتم و نهایتا تصمیم گرفتم با یک موضوع متفاوت به امید اینکه شاید ذره‌ای بر تغییر دیدگاه‌ها در این حوزه اثر بگذارد، در آن مشارکت کنم. 

تاکید اصلی من در این سخنرانی بر این بود که اگر امیدی به اثربخشی نوآوری اجتماعی برای گره گشایی از مشکلات جامعه می‌خواهیم داشته باشیم، نمی‌توانیم با منطق بازار، آن را ترویج کنیم. این حوزه، عشق، انگیزه‌های اجتماعی قوی و دنبال کردن سودهایی غیر از سودهای مادی نیاز دارد. چیزی که متاسفانه در بسیاری از رویدادهای این حوزه برعکس ترویج می‌شود. از جهت استفاده علاقه مندان، چکیده سخنرانی و نیز فایل ارائه‌ام را در اینجا قرار می‌دهم. امید دارم که بتواند مورد استفاده علاقه‌مندان این حوزه قرار بگیرد.

دانلود ارائه: کلیک کنید

چکیده:

نیاز به تغییر الگوهای ذهنی برای ثمردهی «نوآوری اجتماعی»


نوآوری اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در دو دهه اخیر در فصل مشترک فضای کسب‌وکار و حوزه اجتماعی ظهور پیدا کرده است. این مفهوم در کنار مفاهیمی چون مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها، کارآفرینی اجتماعی، و کسب‌وکار اجتماعی می‌تواند خیلی از ظرفیت‌های سازمانی و نهادی را در خدمت حل مسائل اجتماعی بیاورد. با این حال، مشکلی که در بسیاری برنامه‌های شکل‌گرفته در کشورمان برای ترویج و حمایت از این حوزه وجود دارد، توجه نکردن به دو جنبه 1-دانشی-مهارتی و 2-نگرشی در این حوزه است. در واقع، آنچه که نوآوری اجتماعی را از نوآوری به معنای عام آن، متمایز می‌کند( و با این تمایز است که می‌توان امید داشت که برای حل مسائل کشور عزیزمان راهگشا باشد)، وجود نیت و دغدغه اجتماعی پررنگ در میان فعالین و کنش گران این حوزه است. صرف تکنیکی و اقتصادی دیدن این حوزه، بدون توجه به ابعاد نگرشی و ارزشی، فایده چندانی برای گره گشایی از مسائل اجتماعی کشور نخواهد داشت. بررسی زیست و مدل ذهنی بسیاری از کارآفرینان اجتماعی موفق هم نشان می‌دهد که سبک زندگی، ایدئولوژی‌ و ارزش‌های این افراد به شکل متمایزی با حوزه اجتماعی پیوند دارد و بدون وجود این سازگاری، چه بسا فعالیت‌های آنها نه تنها به گره‌گشایی از مسائل کشور کمک نکند، بلکه چالش‌های جدیدی را نیز به وجود بیاورد. در این بین نظام آموزشی و دانشگاه‌ها و به ویژه دانشکده‌های مدیریت، می‌توانند نقشی کلیدی ایفا کنند که متاسفانه مطالعات نشان می‌دهد عملا در این حوزه یا خاموش هستند و یا در حال ریل‌گذاری نادرست. در این سخنرانی، ضمن طرح نیاز برای تغییر الگوهای ذهنی در حوزه نوآوری اجتماعی، نگاهی انتقادی به وضعیت آموزش مدیریت در ایران در ارتباط با پشتیبانی از نوآوری اجتماعی نیز خواهیم داشت.


* هامون طهماسبی؛ کنش‌گر و پژوهشگر حوزه توسعه پایدار و مدیر «مدرسه توسعه پایدار» دانشگاه صنعتی شریف
 

۰ نظر ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۹:۳۶
هامون طهماسبی

امروز مهمان شرکت کیسون بودم و با مدیر و همکاران واحد توسعه انسانی پایدار این شرکت، گفتگویی راجع به وضعیت مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران و ارتباط آن با توسعه پایدار داشتیم. شرکت کیسون از معدود شرکت های ایرانی است که برای پیشبرد امور مسئولیت اجتماعی خود، ساختار و برنامه راهبردی مشخص و مدونی دارد که سالهاست جاری می‌شود و استمرار دارد. بخش مهمی از علت این تفاوت رویکرد در کیسون نسبت به فضای غالب مسئولیت اجتماعی در کشورمان (که مقطعی، سلیقه ای و مبتنی بر پروژه های موقت است)، وجود عقبه فکری عمیقا اجتماعی در میان مدیران مجموعه و به ویژه مدیر واحد توسعه انسانی پایدار این شرکت (خانم دکتر نگهدار) است. از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی برای کیسون، امری است که به خودی خود، اصالت دارد و وابسته به تاثیر آن بر مواردی چون فروش و ارتقای برند نیست.

من در جلسه امروز هم گفتم که شرکت های بسیار کمی در ایران می شناسم که چنین نگاه اصیل و هنجاری به این مقوله دارند و کیسون یکی از آنهاست. بحث های خوبی مطرح شد. به این فکر افتادیم که برای هم افزایی و تقویت جبهه شرکت هایی که اصولی و مبتنی بر نگاه درست به CSR می پردازند، برنامه هایی را پیاده کنیم. شرکتهایی مثل کیسون، ماهتاب و بوتان می‌توانند کمک کنند که برای جهت‌گیری های CSR در کشور، الگوسازی و جریان سازی کنند؛ به خصوص در شرایطی که مشاوران بازاریاب و منفعت طلب در حال خراب کردن این مفهوم و لوث کردن آن در کشور هستند.

در جلسه، راجع به کتابی که اخیرا چاپ کرده بودیم (مسئولیت اجتماعی شرکتها: از نظریه تا عمل) و نیز پویش «سرزمین جاودانی من» نیز صحبت کردیم که بسیار توجه همکاران شرکت را جلب کرده بود. در انتهای جلسه شرکت کیسون 100 جلد از کتابهای سرزمین جاودانی من را برای هدیه به فرزندان همکاران شرکت، سفارش دادند.

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۱۸
هامون طهماسبی

اخیرا گفتگویی با آقای جعفر قوام دوست، راجع به آسیب شناسی و مسیر پیش روی «مسئولیت اجتماعی شرکتها» در ایران داشتم. این گفتگو به شکل ویدئویی ضبط شده و در سایت آپارات قابل مشاهده است. آقای قوام دوست، مدیر پروژه تدوین کتاب «حل مساله اجتماعی» بودند که چندی پیش منتشر شد و در سلسله گفتگوهایی با مولفین فصلهای مختلف این کتاب، سعی در باز کردن ابعاد مختلف موضوع «حل مساله اجتماعی» در ایران از مسیرهای گوناگون کرده اند. به نظرم گفتگوی خوبی شده و برای علاقه مندان به CSR و مسئولیت اجتماعی شرکتها می تواند نکات قابل توجهی داشته باشد. این گفتگو را با کلیک بر لینک زیر ببینید:

https://www.aparat.com/v/XrV8y

 

 

۰ نظر ۱۳ مهر ۰۰ ، ۲۲:۴۷
هامون طهماسبی