به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۴۱ مطلب با موضوع «الگوی بومی توسعه» ثبت شده است

" ارزش حفظ یک فرهنگ اصیل و تاب‌آورده در طول قرن‌ها، ارزش حفظ معماری پله کانی و کم‌نظیر روستای هجیج، ارزش حراست از یک زیست‌گاه کم‌نظیر، و ارزش نگهداشت یک نظام مولد، فعال و خوداتکای تولیدی-که با اصول اقتصاد مقاومتی نیز سازگار است-، بسیار بیش از سدها و سازه‌ها و سیمان‌ها و پول‌هاست. "

اجرای پروژه سد داریان خیلی دردناک بود. فقط داستان چشمه بل نیست. آنها که منطقه اورامان کردستان را دیده اند، خوب می فهمند چه چیزهای ارزشمندی در آن منطقه هست که با هیچ دستاورد دنیای مدرن نمی توان جایگزین شان کرد. در دو سه سال گذشته چندین بار به منطقه سفر کرده ام و هربار دل بسته تر از قبل به این منطقه افسانه ای شده ام. منطقه ای که به مدد صعب العبور بودنش، به نسبت سایر نقاط ایران بهتر توانسته خوبی های سنت را در خودش نگه دارد و کمتر متاثر از پیامدهای منفی مدرنیته شود. 

گاه از خودم می پرسم چرا انسان به خودش اجازه می دهد به صرف اینکه دو کلاس درس دانشگاهی خوانده، احساس خدایی بکند و در خودش ببیند که هرجای دنیا را می تواند دستکاری کند و فرمانروای طبیعت باشد؟ غرور زیان بار دانش مهندسی، سخت گریبان کشورمان را گرفته است. مردمانی که روزگاری چشم به آسمان داشتند و توکل، روح کارشان بود؛ حالا مغرورند به فرمولهای ریاضی و نرم افزارهای مهندسی و بلدوزرهای گازوئیلی و زمین را ملک ابدی خود می پندارند. 

و آن وقت به خودشان اجازه می دهند به منطقه ای بکر که خواب مردمان روستایی، ساده و متوکل، هزاران سال است با آرامش و تعادل با طبیعت و هستی و خدا زندگی می کنند را آشفته کنند و آنها را آواره شهرهای اطراف.

ماجرای سد داریان و آبگیری چشمه بل، به خصوص با توجه به حرکت مردمی گسترده و خیرخواهانه ای که در مخالفت با آن شکل گرفت، خیلی درسها برای دغدغه مندان توسعه پایدار در ایران دارد. به نظرم باید نشست و به ذره ذره مسیری که از شروع ایده سد طی شد و به این آبگیری مشکوک رسید، فکر کرد. فکر کرد تا بتوان گره هایی که منجر به چنین تصمیمات و اقدامات وحشتناکی می شوند را شناسایی کرد. بحث این پیمانکار و آن پیمانکار نیست. خیلی از فارغ التحصیلان همین دانشگاه شریف در ساخت آن سد دست داشته اند. آدمهای بدی هم شاید نباشند. باید فکر کرد چه می شود که این مجموعه، چنین خروجی هایی را سبب می شود.

در یادداشتم برای سایت دنیای سبزتر نوشته بودم که تبدیل این سد به موزه توسعه پایدار، چه دستاورد بزرگی می توانست برای کشور داشته باشد. افسوس...


روستای تاریخی هجیج که بخش اعظم آن در این آبگیری زیر آب رفت؛ راستی چه چیزی می تواند جایگزین هجیج شود؟ کدام آپارتمان یا برج مدرن؟ این مردمان در حاشیه پاوه و کرمانشاه، بعدا چه جور زندگی خواهند کرد؟

دل نگرانان اورامان و چشمه بل که لحظات دردناک شروع آبگیری سد را نظاره می کردند

روستای بلبر از دیگر روستاهای زیبای سرزمین اورامان است. برای آن هم خواب دیده اند که سدی بسازند و زیر آبش ببرند.

چطور دلشان می آید؟ آیا می شود بلبر را حفظ کرد؟


۱ نظر ۱۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۱۰
هامون طهماسبی