امروز، در چارچوب یک دوره جامع آشنایی با کسب و کارهای نوپا در کمیته امداد، یک ارائه آموزشی راجع به مفهوم کارآفرینی اجتماعی داشتم. شرکت کنندگان در این برنامه، مسئولین اشتغال کمیته امداد از سراسر کشور بودند و گویا کمیته امداد قصد دارد از ایجاد و گسترش کسب و کار برای مددجویان خود حمایت کند و دعوت از من برای سخنرانی نیز، به خاطر مهم بودن مدل کسب و کار اجتماعی در میان این سیاست های اقتصادی حمایتی است. از من خواسته شده بود بخشی از ارائه ام به بحث ارزیابی تاثیرات اجتماعی ایده های نوآورانه اختصاص داشته باشد و در واقع، این تاثیر اجتماعی، چیزی است که در نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، یک اصل و هدف جدی باید باشد.
موضوعی که در بخش پایانی صحبت هایم بسیار روی آن تاکید کردم، این بود که مراقب باشید که پیوند فضای استارتاپی با حوزه اجتماعی، بدون داشتن نگرش اجتماعی درست و اصیل، می تواند فاجعه بار باشد. مثالهایی از اتفاقات بدی که در این حوزه می تواند به سبب ورود افراد با نگاه غیر اجتماعی به این حوزه رخ دهد را ذکر کردم که مهمترین اش، رویدادی با موضوع نوآوری اجتماعی در یکی از دانشگاه های بزرگ کشور بود که در آن از «کودکان کار» به سبب اینکه توقع مالی زیادی ندارند، به عنوان یک فرصت ناب! جهت راه اندازی کسب و کار یاد شده بود!!!!
متاسفانه نه فقط در ایران، در دنیا نیز یک جریان پر قدرتی وجود دارد که تلاش دارد حوزه های اصیل اجتماعی نظیر کارآفرینی اجتماعی، مسئولیت اجتماعی شرکت ها، و توسعه پایدار را به نفع منافع دنیای سرمایه سالاری، مصادره کند و با عینک منفت طلبانه، این حیطه را هم به محلی برای حداکثر کردن منافع شخصی خود تبدیل نماید.
فناوری، و نوآوری هیچ گاه نمی تواند به کم شدن فقر کمک کند، مگر اینکه پشت آن، یک نگاه اجتماعی اصیل و یک تعهد راستین به حل مسائل اجتماعی وجود داشته باشد.