یکشنبه 14 بهمن 1403 در مدرسه توسعه پایدار میزبان نشستی بودیم با عنوان "بازخوانی یک دهه تجربۀ گزارشدهی «پایداری» و «مسئولیت اجتماعی شرکتی» در ایران".
یازده سال پیش (و احتمالا به عنوان اولین تلاش سازمانیافته در ایران برای ترویج گزارشدهی پایداری و مسئولیت اجتماعی شرکتی)، یک راهنمای ده صفحهای کاربردی و مختصر و مفید برای گزارشدهی بر اساس چارچوب GRI (ویرایش G4) نوشتم و از طریق سازمان مدیریت صنعتی آن را منتشر کردیم. آن مسیر در آن سازمان آنطور که انتظار میرفت، به پیش برده نشد؛ با این حال چند سال بعد، «مدرسه توسعه پایدار» دانشگاه شریف را ایجاد کردیم که مرکزی باشد برای آموزش، مشاوره و پژوهش برای ترویج راه درست و اثربخش در زمینۀ پایداری و مسئولیت اجتماعی شرکتی و مباحث مرتبط؛
در این سالها، خیلی از اشخاص و سازمانها، به گزارش پایداری/CSR توجه نشان دادند. موقت یا مستمر؛ اصولی یا سطحی؛ کاربلدانه یا نابلدانه؛ تجاری یا دغدغهمندانه و شاید طیفی یا ترکیبی از اینموارد...
گزارشدهی پایداری و مسئولیت اجتماعی در ایران هنوز با آن چیزی که باید باشد خیلی فاصله دارد. با این حال رو به جلو رفته و در این رویداد تلاش کردیم که بازخوانیای راجع به چگونگی طی شدن این مسیر و موانع، چالشها و فرصتهای آن داشته باشیم.
جدای از شرکت در پنل پایانی، ارائه مقدماتی رویداد نیز با من بود که در آن «تصویری» از گذشته و حال «گزارشدهی پایداری در ایران» ارائه کردم. برخی نکات مهم در این رابطه از ارائه بنده به این قرار بودند:
- حدود 40 بنگاه اقتصادی گزارشدهی مسئولیت اجتماعی/ پایداری را حداقل یکبار تجربه کردهاند.
- ارجاع به چارچوب GRI محبوب، مشهور و رایج است.
- درصد کمی از گزارشها –علی رغم ادعاها- از منطق GRI به درستی پیروی میکنند.
- زمزمههای اجباریشدن گزارشدهی برای برخی صنایع یا برخی بنگاهها به گوش میرسد
- به دلایل مختلف –از جمله شرایط تحریم و نبودن در شبکه همکاریهای بینالمللی- از نظر کمّی (و کیفی) وضعیت گزارشدهی مسئولیت اجتماعی/پایداری در ایران نسبت به کشورهای مشابه در منطقه و جهان عقبتر است.
واقعیت این است که علی رغم رشد کمّی، از نظر کیفی وضعیت گزارشدهی پایداری در ایران شرایط مطلوبی ندارد. یعنی در این زمینه ما با یک رشد روبرو نبودهایم. در پنل پایانی اشاره کردم که ریشه اصلی این موضوع به ضعف ظرفیتی در بدنه مشاورین این حوزه باز میگردد که حتی اغلب مشهوترین و فعالترین مشاوران این حوزه نیز منطق استانداردهای بینالمللی نظیر GRI را به درستی درک نکردهاند و در نتیجه گزارشهای پایداری شرکتها نیز آن کارکرد و خروجیای که مورد انتظار است را به دنبال ندارند.
در پنل پایانی یک تعبیر بحثبرانگیز، اما واقعی و دقیق به کار بردم و آن اینکه اغلب مشاوران این حوزه تصورشان از حرفهای که دارند، «عکاسی» و «آرایشگری» است!! به این معنی که گزارش پایداری یک عکس از سازمان است که با بزک کردن و زیباسازی با فوت و فنهای آرایشگری، تبدیل به یک کاتالوگ تبلیغاتی از شرکت میشود. بدون پرداختن جدی به مسائل مهم و بدون اینکه بتواند موتور تغییری را درون سازمان فعال کند. در حالیکه استانداردهای این حوزه نظیر استاندارد GRI، منطق اصلیشان یک منطق توانمندساز و تغییرآفرین در سازمان است و نه یک منطقه منفعل و حاشیهای.
در بخش پایانی رویداد نیز یکی از همکاران مدرسه توسعه پایدار، دوست خوبم، آقای متین شهیاد از برنامههای آینده ما در این حوزه گفت؛ از جمله برگزاری کارگاه آموزشی گزارش پایداری در بهار 1404 و نیز راهاندازی مرکز کسبوکار مسئولانه و اجتماعی دانشگاه صنعتی شریف. در مطالب آینده بیشتر راجع به این کارگاه آموزشی و مرکز تخصصی خواهم نوشت.
