به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۱۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هامون طهماسبی» ثبت شده است

روز دوشنبه، اول اردیبهشت ۱۴۰۴، در سالن همایش‌های خلیج فارس سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، جلسه مقدماتی «باشگاه هم‌آموزی رویش» برگزار شد. این باشگاه یکی از دو بال «پویش رویش پارس» است؛ پویشی بین‌سازمانی که به ابتکار مشترک سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس و مدرسه توسعه پایدار و با هدف ارتقای شاخص‌های محیط زیستی منطقه شکل گرفته و ما در مدرسه، به عنوان مشاور سازمان منطقه ویژه و دبیرخانه علمی آن در پویش نقش‌آفرینی می‌کنیم.

در این نشست، که نمایندگان واحدهای محیط‌زیست مجتمع‌های منطقه حضور داشتند، من وظیفه داشتم اهداف و برنامه‌های باشگاه هم‌آموزی رویش را معرفی کنم. باشگاه هم‌آموزی، یک الگوی نوآورانه و ابتکاری و خاص برای یادگیری سازمانی است که توسط ما در مدرسه توسعه پایدار طراحی شده، و بستری برای یادگیری جمعی و تبادل تجربه بین شرکت‌هاست. همیشه باور داشته‌ام که واحدهای محیط‌زیست و توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی، برخلاف بخش‌های دیگر سازمان‌ها، رقیب هم نیستند و می‌توانند در کنار هم رشد کنند و بیاموزند و با هم‌افزایی، تاثیرات مثبت اجتماعی و محیط‌زیستی خلق کنند. این روح حاکم بر طراحی باشگاه است: فضایی برای هم‌آموزی صنعتی، با تکیه بر الگوهایی مثل تشریک مساعی و انجمن‌های خبرگی که حتی در سطح جهانی هم نوآورانه محسوب می‌شود.

در کنار همکاران گرامی، خانم افشم و آقای شهیاد، از مدل اجرایی باشگاه گفتیم و نظر خودشان را هم در این جلسه مقدماتی برای ادامۀ مسیر جویا شدیم. برای جلسات بعدی و موضوع‌محور بسیار هیجان دارم. این اتفاق، یک ابتکار شاید تاریخی در فضای آموزش برای توسعه پایدار در زمینۀ سازمانی است و امید دارم که بتوانیم بعدها از دستاوردهایش بسیار سخن بگوییم. در بخش پایانی جلسه از طرح دغدغۀ یکی از فعالین محیط زیست محلی استقبال کردم و گفتم که فراتر رفتن از نقش‌های سازمانی برای کمک واقعی به محیط‌زیست منطقه امری ضروری است، چرا که فقط وقتی می‌توانیم در این عرصه به معنایی بنیادین موثر باشیم که کار برای محیط زیست و توسعه پایدار را شغل نبینیم!

قرار است پس از جمع‌بندی نظرات و هماهنگی‌های لازم، اولین جلسه رسمی باشگاه را پس از اختتامیه دومین دوره جایزه تحول سبز رویش برگزار کنیم و احتمالا «گزارش‌دهی پایداری» اولین بهانۀ تشکیل جلساتش باشد؛ اما لازم است تاکید کنم که این جلسه و سایر جلسات باشگاه، کارگاه آموزشی نیستند و قرار است اتفاقی خاص در یادگیری سازمانی جمعی را رقم بزنند! این آغاز مسیری است که امیدوارم به بهبود واقعی محیط‌زیست عسلویه و فراتر از آن منجر شود.

 
 
۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۴۰
هامون طهماسبی

پس از حدود ۱۰ سال از باز شدن پای گزارش‌های پایداری به فضای کسب‌وکار کشور، و بر اساس شناختی که از شرایط کمی و کیفی حاکم بر زیست بوم این موضوع در کشور پیدا کرده‌ایم، تصمیم گرفتیم که جدای از دوره‌های درون‌سازمانی، یک دوره آموزشی عمومی تخصصی و البته عملیاتی و کاربردی برای شرکت‌هایی برگزار کنیم که گزارش پایداری برایشان موضوعیت دارد یا دارند به آن فکر می‌کنند.

یک واقعیت مهم هم که انگیزه ما را برای برگزاری این دوره دوچندان کرد این است که اکثریت قریب به اتفاق گزارش‌های پایداری که در کشورمان و حتی توسط بنگاه‌های بزرگ و مشهور تولید شده‌اند، هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ روش‌شناسی فاصله زیادی با استانداردهای این حوزه دارند و برخلاف ادعاها حتی حداقل‌‌های انطباق با چهارچوب‌هایی مثل جی‌آر‌آی (GRI) را هم فراهم نکرده‌اند.

این دوره آموزشی در زمینه گزارش دهی پایداری، مبانی مهم و کاربردی مرتبط با فرایند تدوین گزارش پایداری و مسئولیت اجتماعی را برای مخاطبان فراهم می‌کند و با توج به خلاء دانشی که در میان حتی مشهورترین مشاوران این حوزه وجود دارد، فکر می کنم که در زمان مناسبی برای مخاطبان ارائه شده است.

در همین 48 ساعت گذشته، حدود 70 پیش ثبت نام برای این دوره داشتیم و ممکن هست که اگر تقاضاها جدی باشد، به برگزاری دوره مجزایی برای شرکت‌های خارج تهران و همچنین علاقمندان بیرون بنگاهی فکر کنیم. لذا اگر به حضور در این دوره علاقه مندید ولی کارشناس یا مدیر یک بنگاه نیستید، باز فرم ثبت نام را تکمیل کنید و شرایطتان را توضیح دهید. در ضمن این دوره قابلیت اجرای سفارشی برای شرکت‌ها را هم دارد.

ثبت نام و اطلاعات بیشتر: www.sdschool.ir/sreporting

 

 
۰ نظر ۲۳ اسفند ۰۳ ، ۱۳:۳۱
هامون طهماسبی

یکشنبه 14 بهمن 1403 در مدرسه توسعه پایدار میزبان نشستی بودیم با عنوان "بازخوانی یک دهه تجربۀ گزارش‌دهی «پایداری» و «مسئولیت اجتماعی شرکتی» در ایران". 

یازده سال پیش (و احتمالا به عنوان اولین تلاش سازمان‌یافته در ایران برای ترویج گزارش‌دهی پایداری و مسئولیت اجتماعی شرکتی)، یک راهنمای ده صفحه‌ای کاربردی و مختصر و مفید برای گزارش‌دهی بر اساس چارچوب GRI (ویرایش G4) نوشتم و از طریق سازمان مدیریت صنعتی آن را منتشر کردیم. آن مسیر در آن سازمان آن‌طور که انتظار می‌رفت، به پیش برده نشد؛ با این حال چند سال بعد، «مدرسه توسعه پایدار» دانشگاه شریف را ایجاد کردیم که مرکزی باشد برای آموزش، مشاوره و پژوهش برای ترویج راه درست و اثربخش در زمینۀ پایداری و مسئولیت اجتماعی شرکتی و مباحث مرتبط؛

در این سال‌ها، خیلی از اشخاص و سازمان‌ها، به گزارش پایداری/CSR توجه نشان دادند. موقت یا مستمر؛ اصولی یا سطحی؛ کاربلدانه یا نابلدانه؛ تجاری یا دغدغه‌مندانه و شاید طیفی یا ترکیبی از این‌موارد...

گزارش‌دهی پایداری و مسئولیت اجتماعی در ایران هنوز با آن چیزی که باید باشد خیلی فاصله دارد. با این حال رو به جلو رفته و در این رویداد تلاش کردیم که بازخوانی‌ای راجع به چگونگی طی شدن این مسیر و موانع، چالش‌ها و فرصت‌های آن داشته باشیم.

جدای از شرکت در پنل پایانی، ارائه مقدماتی رویداد نیز با من بود که در آن «تصویری» از گذشته و حال «گزارش‌دهی پایداری در ایران» ارائه کردم. برخی نکات مهم در این رابطه از ارائه بنده به این قرار بودند:

  • حدود 40 بنگاه اقتصادی گزارش‌دهی مسئولیت اجتماعی/ پایداری را حداقل یک‌بار تجربه کرده‌اند.
  • ارجاع به چارچوب GRI محبوب، مشهور و رایج است.
  • درصد کمی از گزارش‌ها –علی رغم ادعاها- از منطق GRI به درستی پیروی می‌کنند.
  • زمزمه‌های اجباری‌شدن گزارش‌دهی برای برخی صنایع یا برخی بنگاه‌ها به گوش می‌رسد
  • به دلایل مختلف –از جمله شرایط تحریم و نبودن در شبکه همکاری‌های بین‌المللی- از نظر کمّی (و کیفی) وضعیت گزارش‌دهی مسئولیت اجتماعی/پایداری در ایران نسبت به کشورهای مشابه در منطقه و جهان عقب‌تر است.

واقعیت این است که علی رغم رشد کمّی، از نظر کیفی وضعیت گزارش‌دهی پایداری در ایران شرایط مطلوبی ندارد. یعنی در این زمینه ما با یک رشد روبرو نبوده‌ایم. در پنل پایانی اشاره کردم که ریشه اصلی این موضوع به ضعف ظرفیتی در بدنه مشاورین این حوزه باز می‌گردد که حتی اغلب مشهوترین و فعال‌ترین مشاوران این حوزه نیز منطق استانداردهای بین‌المللی نظیر GRI را به درستی درک نکرده‌اند و در نتیجه گزارش‌های پایداری شرکت‌ها نیز آن کارکرد و خروجی‌ای که مورد انتظار است را به دنبال ندارند.

در پنل پایانی یک تعبیر بحث‌برانگیز، اما واقعی و دقیق به کار بردم و آن اینکه اغلب مشاوران این حوزه تصورشان از حرفه‌ای که دارند، «عکاسی» و «آرایشگری» است!! به این معنی که گزارش پایداری یک عکس از سازمان است که با بزک کردن و زیباسازی با فوت و فن‌های آرایشگری، تبدیل به یک کاتالوگ تبلیغاتی از شرکت می‌شود. بدون پرداختن جدی به مسائل مهم و بدون اینکه بتواند موتور تغییری را درون سازمان فعال کند. در حالیکه استانداردهای این حوزه نظیر استاندارد GRI، منطق اصلیشان یک منطق توانمندساز و تغییرآفرین در سازمان است و نه یک منطقه منفعل و حاشیه‌ای.

در بخش پایانی رویداد نیز یکی از همکاران مدرسه توسعه پایدار، دوست خوبم، آقای متین شهیاد از برنامه‌های آینده ما در این حوزه گفت؛ از جمله برگزاری کارگاه آموزشی گزارش پایداری در بهار 1404 و نیز راه‌اندازی مرکز کسب‌وکار مسئولانه و اجتماعی دانشگاه صنعتی شریف. در مطالب آینده بیشتر راجع به این کارگاه آموزشی و مرکز تخصصی خواهم نوشت.

 
۰ نظر ۲۵ بهمن ۰۳ ، ۲۰:۴۴
هامون طهماسبی

امروز مهمان مرکز نوآوری‌های آموزش و ترویج وزارت جهاد کشاورزی بودم تا سمیناری دربارۀ «نوآوری اجتماعی» و «کارآفرینی اجتماعی» ارائه کنم. برگزاری چنین جلساتی در فضای سازمان‌های دولتی و شبه دولتی همواره حس غریبی دارد. ماهیت این مباحث با پویایی و نوآوری گره خورده و ساختارهای دولتی و حاکمیتی اغلب به‌خودی خود خیلی پشتیبان چنین مسیرهایی نیستند. با این حال، مرکز نوآوری‌های آموزش و ترویج وزارت جهاد کشاورزی تلاش دارد که در دل یک سازمان دولتی محرک توجه به مباحث نوین و رویکردهای جدید و متفاوت برای پاسخ به مسائل سنتی باشد.

نکته جالبی که همواره در چنین جلساتی با آن برخورد می‌کنم، مواجهه با کارشناسانی مشتاق و باانگیزه است که با موضوع ارائه نیز ارتباط جالبی برقرار می‌کنند و از جنس سوالاتی هم که می‌پرسند مشخص است واقعا اشتیاق زیادی به موضوع دارند. حتی می‌‌خواهم بگویم در فضای خمود و روزمره‌ای که در فرهنگ سازمانی موسسات مشابه رخنه کرده، یک جور روزنۀ امید انگار برایشان باز می‌شود. اما هم خودشان و هم خودم در کنار این اشتیاق، روی دیگری می‌بینیم که بعد از این جلسه مجدد آنها هستند و قواعد و ساختارهایی که اجازه پرداختن به این موضوعات متفاوت را نمی‌دهند. این موضوع به خصوص در شرایط دشوار اقتصادی و سیاستی حاکم بر این روزهای کشور نیز بیشتر به چشم می‌آید. جدای از اینکه چقدر این سمینارها و آموزش‌ها مفید می‌توانند باشند، یک پیام مهم دارند که هستند در همۀ سازمان‌ها افرادی با فکرها و ارزش‌های متفاوت که می‌توانند تکیه‌گاهی برای اقدامات تحول‌آفرین جهت کمک به زیست‌بوم نوآوری اجتماعی، و توسعه پایدار کشور باشند.

مسئولیت مدیران، به ویژه آنها که توانسته‌اند فراتر از کلیشه‌ها و چارچوب‌های دست‌وپاگیر را درک کنند، اینجا دوچندان سنگین می‌شود که تا جایی که می‌توانند مراقب انگیزه و اشتیاق این لشکر خاموشِ تحول‌آفرین باشند و درک کنند که در فقدان طراحی‌ها و سیاست‌گذاری‌های انسان-محور، این جماعت پر شوق و پر توان، فرسوده می‌شوند و به حاشیه و انزوا خواهند رفت.

 
۰ نظر ۱۷ بهمن ۰۳ ، ۱۹:۰۸
هامون طهماسبی

امروز در مرکز علمی کاربردی کمیته امداد امام خمینی، یک کارگاه آموزشی برای کارشناسان مشارکت‌های مردمی کمیته امداد داشتم که موضوع آن، «آشنایی با گزارش مسئولیت اجتماعی/پایداری» بود. هدف اصلی این دورۀ آموزشی (که خودش بخشی از یک دورۀ جامع‌تر دربارۀ مسئولیت اجتماعی شرکتی بود)، توانمندسازی کارشناسان و مدیران بخش مشارکت‌های مردمی کمیته امداد به منظور بهره‌گیری بهتر از ظرفیت مسئولیت اجتماعی شرکتها و سازمانها برای جذب منابع مالی بود.

جدای از اینکه همیشه میزان اثربخشی دوره‌های آموزشی ضمن خدمت در سازمان‌های دولتی و شبه دولتی برایم یک دغدغه بوده و به دنبال آن باید تلاش زیادی کنیم که محتوا به شیوه‌ای اثربخش به مخاطبان ارائه شود، اما از منظر تخصصی همواره باید دقت کرد که اطلاعات به دردنخور و یا محتوای غیرکاربردی برای جامعۀ مخاطب خود ارائه نکنیم. به طور مشخص، می‌دانم که دوره‌های مشابهی با همین عنوان برای سازمان‌های مشابهی برگزار شده و می‌شود که مدرسان در آنها با ارائۀ سیاهه‌ای از اطلاعات تخصصی و غیر مرتبط با جایگاه سازمانی و حوزۀ ماموریتی مخاطبان، صرفا بلدبودن برخی اصطلاحات انگلیسی و یا حوزه‌های از دانش را به رخ مخاطبان یا مدیرانی می‌کشند که درگیر برگزاری دوره هستند و البته ممکن است همین اصطلاحات تخصصی و اغواکننده آنها را به سمت تعریف کارهای دیگر با مدرس هدایت (اغوا) کند.

اگر بخواهم دقیق‌تر راجع به همین دوره‌ای که مسئولیتش با خودم بود صحبت کنم، مثلا یک نگاه اشتباه این است که برویم و همان چیزی را که برای شرکت‌ها دربارۀ گزارش پایداری و مسئولیت اجتماعی عنوان می‌کنیم، اینجا برای یک سازمان اجتماعی عرضه کنیم. در حالیکه یک تفاوت بنیادین وجود دارد: درست است که موضوع، «گزارش دهی مسئولیت اجتماعی» است؛ اما یکی (یعنی شرکت) تولیدکننده گزارش است و دیگری (سازمان اجتماعی) بهره‌بردار از این گزارش و لذا نسبت آنها با این موضوع از دو دریچه دید متفاوت است و نباید به شکل یکسان موضوع را به ایشان عرضه کرد. یک غلط رایج که در برخی موارد مشابه رخ داده، مثلا این بوده آمده‌اند و استاندارد GRI را برای چنین مخاطبانی معرفی مبسوط کرده‌اند که اصلا نیازی به چنین سطحی از درگیری ذهنی با آن نداشته‌اند!

پی نوشت: چند سال پیش یک دورۀ جامع برای یک سازمان اجتماعی مشابه در این زمینه برگزار کرده بودم (اداره سلامت شهرداری تهران) و آن تجربه به من در رابطه با چگونگی طراحی دوره‌های آموزشی مسئولیت اجتماعی شرکتی برای کارشناسان و مدیران سازمان‌های اجتماعی بسیار آموخت.

 
 
۰ نظر ۱۵ بهمن ۰۳ ، ۱۹:۳۷
هامون طهماسبی

چندی است که صحبت‌های رئیس جمهور پیرامون انتظار از تخصیص بودجه مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها به حل برخی چالش‌های زیرساختی کشور در حوزه‌‌هایی نظیر سلامتی، آموزش و عمران مطرح شده و بحث‌هایی به دنبال خود داشته است. روزنامه «پیام ما» در این رابطه با من تماس گرفتند و سوالاتی پرسیدند و در کنار نظرات چند نفر دیگر از فعالین این حوزه در قالب یک گزارش در شماره 26 دی 1403 خود منتشر کردند. گزارش روزنامه پیام ما که حاوی نکاتی گزیده‌شده -به انتخاب خبرنگار- از صحبت‌‌های بنده است را در لینک زیر می‌توانید ببینید: payamema.ir/payam/123945

با این حال، متاسفانه در قسمت‌هایی از گزارش، در انتقال صحبت‌ها دقت لازم صورت نگرفته و گاه، منظوری حتی برعکس آنچه که مد نظر بنده بوده در متن منعکس شده است و این البته چالشی است که در گزارش‌های این چنینی زیاد دیده می‌شود. به هر حال، مغز حرف بنده این است که تحت شرایطی، اشکالی ندارد و مشروع است که دولت چنین درخواستی را از شرکت‌ها بنماید. البته، با ملاحظاتی چون شفافیت، انتخاب درست شرکا و مجریان، اطمینان از شناخت درست مسئله و راه حل و مشارکت ضروری ذی‌نفعان و به ویژه جوامع مخاطب این پروژه‌ها. به هر حال کشور ما در شرایط خاصی قرار دارد و دولت به دلیل ناکارامدی مالی و غیر مالی، نیازمند کمک از بخش‌های دیگر جامعه است و عموم شرکت‌ها، چه دولتی و چه خصوصی، چون از مواهب این سرزمین برای تولید ثروت استفاده می‌کنند، مسئولیتی اخلاقی در قدردانی از سرزمین با اقداماتی چون مشارکت در تامین زیرساخت‌های آن خواهند داشت. منتهی حتما تاکید می‌شود که شرایط آن بایستی رعایت شود. چه بسا خود این پروژه‌های سلامتی، عمران یا آموزش، اساسا در مسئله‌شناسی و راه حل یابی، خیلی بهینه و درست عمل نکرده‌باشند. همچنین یک شرط مهم دیگر این است که شرکت‌های مشارکت‌کننده، اولویت‌های روی زمین مانده جدی در حوزه مسئولیت اجتماعی -به ویژه در مدیریت پیامدهای فعالیت‌های خود بر محیط زیست و یا جامعه- نداشته باشند. موضوع، البته توضیحات زیادی نیاز دارد که شاید در قالب چند خط کوتاه در این گزارش نمی‌توانست تبیین شود. به هر حال حکم قطعی آری یا خیر در مورد آن نمی‌توان صادر کرد.

 
 
۰ نظر ۲۷ دی ۰۳ ، ۱۷:۵۴
هامون طهماسبی

27 و 28 آذر فرصتی دست داد تا به دعوت سازمان منطقۀ ویژۀ اقتصادی انرژی پارس، سفری به عسلویه و نیز تنگۀ بیرمی در استان بوشهر داشته باشم. این برنامه در راستای همکاری‌ای است که اخیرا با منطقه ویژه تعریف کرده‌ایم تا دستیار پژوهشی و مشورتی مدیریت محیط زیست منطقۀ ویژه در پیشبرد پویش «رویش پارس» شویم. پویش رویش پارس، یک جریان اجتماعی در بین مجتمع‌های تولیدی مستقر در منطقه است که هدفش ارتقای شاخص‌های محیط زیستی این شرکت‌هاست و دو بال دارد. یکی، جایزه‌ای با نام «تحول سبز» رویش که یک جایزۀ حرفه‌ای و متمایز در زمینۀ صنعت سبز است که اختصاصی برای شرکت‌های مستقر در منطقه اجرا می‌شود و انگیزه‌ای برای اقدامات مثبت مسئولیت اجتماعی آنها در حوزه محیط زیست خواهد بود. بال دیگر پویش رویش پارس، یک جریان یادگیری جمعی برای پیدا کردن فهم مشترک راجع به مسائل موجود و راه‌کارهای شدنی برای ارتقای محیط زیست منطقۀ عسلویه است که در قالب ایده‌ای ابتکاری با نام «باشگاه هم‌آموزی رویش» اجرایی می‌شود. 

سفر اخیر دو بخش داشت: یک سمینار آموزشی و نیز بازدیدی از اقدامات جالب توجه کنش‌گران محیط زیست منطقه و نیز سازه‌های باستانی آبخیزداری در استان بوشهر و مناطق حفاظت‌شدۀ آن. 

جدای از همراهی دکتر حسین آخانی گرانقدر -که همیشه آزادگی و کنشگری خالصانه‌اش را برای محیط زیست کشور ستایش می‌کنم- در این برنامه، افتخار آشنایی با آقایان پدر و پسر «باغبانی» و تلاش‌های ارزشمندشان در پویش مردمی «نجات کوه بیرمی» مزۀ این تجربه را دوچندان کرد. پویش نجات بیرمی از دست معدن‌کاران، یک پویش مردمی است که بر پایۀ سطح بسیار بالایی از بینش فعالین محیط زیست و مردمان بوشهر بنا شده که به توسعۀ غیرمسئولانه و منفعت‌طلبانه نه گفتند و پای نجات بیرمی و حیات وحش و پوشش گیاهی‌اش ماندند. آنقدر داستان پویش بیرمی هیجان‌انگیز و الهام‌بخش است که به ذهنم رسید آن را تبدیل به محتوای درسی کنم. جدای از رشادت و تلاش‌های مردمان بوشهر در این پویش، نکتۀ تاسف‌بار دیگر، فضای بی‌ضابطه، غیر پاسخگو، سودجویانه و رهاشدۀ بخش صنعت و معدن کشور در ارتباط با مسئولیت‌های اجتماعی خود است. اینکه یک معدن‌کار بتواند به راحتی و بدون رضایت جامعۀ محلی و فقط با هدف اقتصادی، و احتمالا با زد و بند با دستگاه‌های اعطاکنندۀ مجوز، وارد یک منطقۀ حفاظت‌شده شود و به تخریب محیطزیست و میراث فرهنگی بپردازد، بسیار نگران‌کننده است و می‌دانم همین حالا در خیلی نقاط دیگر کشور دارد اجرایی می‌شود. فکر می‌کنم باید مجموعه‌ای از اقدامات در سطوح مختلف در دستور کار قرار بگیرد. از تقویت پویش‌های مردمی اصیل تا تلاش برای تغییرات در تنظیم‌گری و قوانین این حوزه و نیز آموزش‌های مرتبط برای مدیران فعلی و آینده...مردمان نازنین و طبیعت زیبای و مظلوم در جوامع محلی به تنهایی یارای حراست از داشته‌های خود و کشور را در مقابل سرمایه‌داری غیر مسئولانه ندارند.

اگر تمایل داشتید در مورد جایزۀ تحول سبز رویش بیشتر بدانید، دعوت می‌کنم این لینک را از سایت منطقۀ ویژه پارس ببینید. در مورد باشگاه هم‌آموزی رویش هم بعدا بیشتر خواهم نوشت.

 
 
۰ نظر ۳۰ آذر ۰۳ ، ۱۵:۰۴
هامون طهماسبی

شهریور امسال و در خلال سفر علمی که به چند کشور اروپایی داشتم، ارائه‌ای در دانشگاه تامپره فنلاند داشتم با موضوع «نوآوری اجتماعی برای توسعه پایدار شهری: کتاب‌های نوآورانۀ اجتماعی کودکان»؛ این ارائه به درخواست مرکز TURNS دانشگاه تامپره (که در زمینۀ توسعه پایدار شهری فعالیت می‌کند و نگاه ویژه‌ای هم به مناطق کم‌برخوردار دارد) و در خلال اقامت یک ماهه من در این دانشگاه برنامه‌ریزی و اجرا شد.

در این ارائه سعی کردم از تجربۀ پویش «سرزمین جاودانی من» و فلسفه شکل‌گیری آن بگویم و توضیح دهم که چطور نوآوری اجتماعی با استفاده از ابزارهای غیر عادی نظیر «ادبیات کودک» می‌تواند در خدمت توسعه پایدار محلی و شهری و روستایی قرار بگیرد. در ارائه توضیح دادم که هدف از این کتاب‌ها، گسترش ادبیات کودک نبوده است و «ادبیات کودک» ابزاری بود برای یک هدف توسعه‌ای و از این منظر شاید در نوع خود در دنیا کم‌نظیر یا بی‌نظیر باشد.

ارائه، بازخوردهای خیلی خوبی از شرکت‌کنندگان دریافت کرد و برایم جالب بود که یکی از آنها (که در زمینه پناهندگان کار می‌کرد) گفت که تقریبا هرملاحظه‌ای که این تجربۀ توسعه‌ای باید رعایت می‌کرد و به ذهنش رسیده بود را ما در طراحی «سرزمین جاودانی من» و فرایندهای آن لحاظ کرده بودیم؛ فرایندهایی که به شدت دغدغه «توانمندسازی» و ایجاد پویایی و جنبش و جوش در جوامع حاشیه‌ای و کمتر برخوردار را دارند. طبعا نکته جالب توجه‌ دیگر این ارائه برایشان این بود که از «ایران» برخاسته بود؛ کشوری که در غرب به شدت تصویر مخدوشی از آن توسط رسانه‌ها ارائه می‌شود.

البته من در ارائه، سعی کردم مبانی فلسفی و چرایی شکل‌گیری پویش «سرزمین جاودانی من» را هم توضیح دهم که ریشه‌اش به فعالیت‌های محرومیت‌زدایی ما در منطقه‌ای در استان کرمان در حدود 8 سال پیش باز می‌گشت. کتاب‌های سرزمین جاودانی من را می‌توانید در نرم افزار طاقچه ببینید و مطالعه کنید.

 

از «سرزمین جاودانی من» تاکنون 15 عنوان کتاب در 6 منطقۀ کشور چاپ شده است. نویسندگان و تصویرگران بومی، پیام‌های محتوایی راجع به پیشرفت، آبادانی و توسعه پایدار در خلال شعر و داستان و همچنین وجود سوژه‌ها و عناصر بومی در کتاب‌ها، ویژگی‌های هویتی سه‌گانۀ آثار این مجموعه کتاب‌هاست.

 
۰ نظر ۲۴ مهر ۰۳ ، ۱۰:۴۱
هامون طهماسبی

9 بهمن 1402 برای من روز خیلی خاصی بود. در این روز، موفق به دریافت جایزۀ نفر اول بخش نخبگان از اولین جایزۀ ملی «آبادیران» شدم. این جایزه با هدف شناسایی و تقدیر از فعالان مردمی حوزه آبادانی و پیشرفت فناورانه بنا شده است و هیات داوران بنده را قابل دانستند که به خاطر فعالیت‌های سالیان گذشته برای مناطق کم‌برخوردار در زمینۀ نوآوری اجتماعی، کارآفرینی اجتماعی، محرومیت زدایی، توسعه محلی، کسب و کار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها، جایزۀ صد میلیون تومانی نفر اول را به بنده اعطا کنند. دریافت این جایزه چند روز بعد از دفاع رسالۀ دکتری، لطف دیگری داشت.

لینک خبر در سایت معاونت علمی ریاست جمهوری

 

 
۰ نظر ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۷:۱۸
هامون طهماسبی

چند هفته اخیر، در کنار مشغله‌های مرسوم و جاری، با جمعی از دوستانمان در «دیده بان ارزیابی محیط زیستی ایران» پیگیر اثرگذاری بر برنامه هفتم توسعه از منظر موضوع مهم و کلیدی «ارزیابی اثرات محیط زیستی» بودیم. سی و یکم خرداد در مرکز پژوهشهای مجلس، گفتگوی مفصلی با کارشناسان و مدیران گروه محیط زیست داشتیم و امروز هفتم تیر هم در آخرین تلاش، با خانم سمیه رفیعی، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون محیط زیست جلسه داشتیم که شاید بتوانیم برای پنج سال آینده قدری فضای فعالیت اصلاح گرانه برای بهبود نظام ارزیابی محیط زیستی در ایران را هموارتر کنیم.

متاسفانه روند تصویب برنامه هفتم روند خوب و قابل دفاعی نبود و حداقل در حوزه ای که با دوستانمان به آن اشراف نسبی داریم، یعنی حوزه ارزیابی اثرات محیط زیستی، مواد پیشنهادی بسیار مخرب، غیرکارشناسی و زیان آفرین برای محیط زیست کشور است. متاسفانه مسائل غیرکارشناسی اثر بزرگی بر تصویب این زیرساختهای قانونی مهم دارند و تلاشهای ما هم ممکن است نهایتا نتواند به سرمنزل مقصود برسد.

با این حال، از منظر مسئولیت اجتماعی فردی حس کردیم که باید در این مدت فعال باشیم و هرچه در توان داریم به سهم خودمان برای اثرگذاری بر این موضوع ایفا کنیم. استقلال تیم ما و ذی نفع نبودن مستقیم در ارتباط با بهبود نظام ارزیابی اثرات محیط زیستی در ایران، از نقاط قوت تیم دوست داشتنی مان است که به ما اجازه می دهد فقط متمرکز بر «مصالح کشور و محیط زیست کشور» باشیم. متاسفانه بسیاری از بازیگران امروز این عرصه که این روزها هم در راهروهای مجلس پیدایشان می شود، نفع مستقیم سازمانی و شخصی از شرایط دارند و این به زیان مصالح کشور خواهد بود. از سوی دیگر، در حوزه محیط زیست نیاز به ورود و کنشگری موثرتر افرادی داریم که از منظر مدیریتی و سیاستی به قضایا نگاه کنند که واقعا نایاب هستند و من به جز «دیده بان ارزیابی محیط زیستی» هیچ نهاد فعال دیگری در این عرصه با این مشخصات نمی شناسم. ما چاره ای نداریم که محیط زیست را به عنوان یک مساله مدیریتی، سیاستی، و بین بخشی تحلیل کنیم و در محاسباتمان لحاظ کنیم وگرنه راه به جایی نخواهیم برد...

۰ نظر ۰۷ تیر ۰۲ ، ۱۹:۴۸
هامون طهماسبی