دو هفته گذشته، جامعه محیط زیست کشور، داغدار اتفاق ناگوار دیگری بود. آبگیری غیراخلاقی و یکباره سد داریان که حتی وزیر نیرو هم از آن اظهار بی اطلاعی می کرد، ما را در مقابل این چالش جدی قرار داد که چطور پدیده ای به این بزرگی می تواند رخ دهد و همزمان وزیر و معاون اش، و نمایندگان مجلس اش مخالف و بی اطلاع باشند؟ در دو ماه اخیر و پس از برگزاری نشست دانشگاه شریف، به مقدار بسیار بیشتری از گذشته در جریان اتفاقات چشمه بل و سد داریان قرار گرفته بودم و تلاشمان بر این بود که بتوانیم با دلایل علمی و مبتنی بر مولفه های توسعه پایدار، هشدارهای لازم را در این باره بدهیم و بتوانیم در این زمان کوتاه، جلوی فاجعه اجتماعی و محیط زیستی را در منطقه بگیریم که متاسفانه ناگهان غافلگیر شدیم.
اینگونه سدسازی و اینگونه بهره برداری از آن، بی گمان، تهدیدی برای پایداری کشور است. تهدیدی بزرگتر از شاید اقدامات تروریستی. در همین دوران، نامه ای برای رئیس جمهور و وزیر نیرو نوشتم و سعی کردم با زبانی متفاوت، ابعاد مختلف منفی ساخت و بهره برداری از این سد را توضیح دهم و راه کار متفاوتی را برای حل مسئله پیشنهاد کنم. نامه ای که خودم هم می دانستم بیش از اینکه بتواند موثر باشد در توقف آبگیری، شاید بتواند کمک کند آگاهی ها راجع به عواقب جدی چنین رویکردهای نسنجیده و صرفا فنی به توسعه را بالاتر ببرد.
راه درازی داریم...اما باید به سوی پایداری در توسعه حرکت کنیم.
چشمه بل، به تعبیری شهید شد. اما دلم روشن است که خون این شهید، نهال توسعه پایدار در کشور را آبیاری خواهد کرد. امیدوارم درس آموخته های این اتفاق ناگوار را بتوان به دستاوردی تبدیل کرد جهت هدایت بیشتر طرح های عمرانی کشور به سمت ملاحظات اجتماعی و محیط زیستی. چشمه بل رفت، اما باید چشمه بل های دیگر را نجات داد. هدف ما چیزی جز سربلندی و آبادانی کشورمان نیست و در این راه نباید دلسرد شد و ایستاد.
پی نوشت:
1-نامه ای که نوشته بودم را روزنامه ایران چاپ نکرد و این اثبات دیگری بود بر اینکه آزادی بیان ربطی به دولت اصلاح طلب و اصولگرا ندارد و بیشتر شعاری نمایشی جهت پیشبرد اهداف حزبی است. به دلیل نیاز به چاپ سریعتر، آن را به یکی از سایتهای محیط زیستی دادم. متن کامل اش را می توانید در ادامه مطلب و یا سایت دنیای سبزتر ببینید.
2-روزنامه شهروند در همین بین، گزارش خیلی خوبی چاپ کرد که ابعاد مشکوک این ماجرا و آشفتگی در نظام تصمیم گیری کشور را به خوبی عیان می کند. آن را اینجا می توانید بخوانید.
نامه ای که برای رئیس جمهور نوشتم به نقل از سایت دنیای سبزتر:
توقف آبگیری سد داریان، فرصتی بینظیر و تاریخی برای کشور
دوشنبه دوم آذر، خبر ناگهانی آبگیری سد داریان، همه فعالان محیط زیست
و جوامع محلی منطقه اورامان را غافلگیر کرد. خبری که آنقدر غیرمنتظره بود که حتی
وزیر نیرو و نمایندگان مجلس استان کردستان نیز از آن اظهار بی اطلاعی کردهاند.
خوب است به یاد آوریم که منطقه اورامان و چشمه بل برای مردمان محلی و
آنها که این چند سال زحمت کشیدند تا توجهات را به اهمیت حفظ آن جلب کنند، مثل
«پاره تن» شان میماند. سخت نیست فهمیدن اینکه خیلیها چشمهایشان لبریز اشک است
نهفقط برای خطر زیر آب رفتن چشمه بل؛ بلکه برای از بین رفتن بخش عظیمی از میراث
فرهنگی، تاریخی و طبیعی بی نظیر و تکرار نشدنی سرزمین اورامان کردستان.
وقت زیادی برای تصمیمگیری نداریم و من خلاصه و صریح میگویم که آقای
رئیسجمهور، جناب وزیر نیرو و مسوولین محترم! اینک شما هستید و فرصتی تکرار نشدنی
برای درج نامتان در تاریخ این کشور. میتوانید به تماشای آبگیریِ غیراخلاقی، و
غیرعلمی سد داریان بنشینید و بعدها هم افسوس بخورید که چرا با اینکه بسیاری از سر
دلسوزی هشدار داده بودند، جلوی فاجعهای دیگر از جنس «سد گتوند» را نگرفتید؛ و اما
میتوانید راه دیگری را برگزینید که تاریخساز و جریان ساز شوید؛ و آن راه این
است: «دستور توقف آبگیری سد داریان و تبدیل آن به مدرسه توسعه پایدار»؛
شاید پیشنهاد عجیبی باشد، اما توضیح خواهم داد که چرا این پیشنهاد
غیرمعمول، موهبتی تاریخی برای کشور است. فردای روزی را تصویر کنید که جناب روحانی
در سفری تاریخی به منطقه، اعلام میکنند که سد داریان آبگیری نخواهد شد و تغییر
کاربری خواهد داد. ایشان خواهند گفت که این سد به نمادی از پایان دوران بیتوجهی
به مؤلفههای توسعه پایدار در ایران تبدیل خواهد شد. در چنین روز تاریخیای، شبکههای
تلویزیونی دنیا، رویدادی را پوشش خواهند داد که در تاریخ توسعه بیسابقه است.
رویدادی که به گفته کارشناسان، الگو و سرمشقی برای کشورهای جهان در عصر توسعه
پایدار خواهد بود. دولت جمهوری اسلامی ایران، با بلندنظری و بصیرتی مثالزدنی از
هزینههای اجرایی ساخت سد داریان صرفنظر میکند و در عوض، ثابت میکند که حفظ
میراث فرهنگی منطقه تاریخی اورامانات-که قدمت آن به دوران پارینهسنگی باز میگردد-
و نیز نگهداشت چشمه بل-که نهتنها برای مردمان محلی مقدس است، بلکه خروجی
فوقالعادهی چهار هزار لیتر بر ثانیهاش میتواند آب شرب شهری به وسعت کرمانشاه
را تأمین کند-، ارزشی غیرقابل حسابوکتاب مالی دارد. سالها بعد در کتابهای درسی
و مقالات علمی مجامع دانشگاهی مینویسند دولت ایران، داریان را آبگیری نکرد و در
عوض نهتنها امید و شوق به زندگی را به مردمان دره اورامانات ایران بازگرداند،
بلکه شادی مردمان پاییندست سیروان در عراق را نیز رقم زد که هزاران سال در مجاورت
آن کاشتهاند و درویدهاند.
از فردای این رویداد تاریخی، وزیر امور خارجه در مذاکراتی که با افغانها
خواهد داشت با یادآوری توجه دولت جمهوری اسلامی به حقابه برادران عراقیمان، در
چانهزنی دست بالا را میگیرد و از دولت افغانستان میخواهد که آنها هم با رعایت
حقوق آبی مردم سیستان، آب هیرمند را رها کنند تا خون زندگی، فارغ از مرز و قومیت،
در رگهای زمین خدا جاری شود. بعدها مدارس حقوق و امور بینالملل، از تأثیر این
اقدام در تقویت امنیت ملی و یکپارچگی کشورمان خواهند گفت و کارشناسان اقلیمشناسی،
تدبیر ایرانیها را برای جلوگیری از خشک شدن بیشتر تالابهای مولد ریزگرد مرتبط با
دجله و اروندرود در عراق خواهند ستود.
این، همه داستان نیست. در آن سفر تاریخی، حسن روحانی، کلنگ ساخت مدرسه
توسعه پایدار در اورامان را بر زمین خواهد زد و آنجا مکانی خواهد شد که از این به
بعد مهندسان، مدیران، دانشجویان و آیندهسازان این مملکت به آن سفرهای علمی خواهند
کرد و به معنی واقعی کلمه، آوردگاه توجه به توسعه پایدار را به نظاره خواهند نشست
و به بهترین شکل یاد خواهند گرفت که ارزش حفظ یک فرهنگ اصیل و تابآورده در طول
قرنها، ارزش حفظ معماری پله کانی و کمنظیر روستای هجیج، ارزش حراست از یک زیستگاه
کمنظیر، و ارزش نگهداشت یک نظام مولد، فعال و خوداتکای تولیدی-که با اصول اقتصاد
مقاومتی نیز سازگار است-، بسیار بیش از سدها و سازهها و سیمانها و پولهاست.
مدرسه توسعه پایدار داریان، در هجوم گردشگران و بازدیدکنندگان، نهتنها ارزآوری
برای مردم منطقه خواهد داشت، بلکه جبران بسیاری از کاستیهای نظام آموزشیمان
درباره چگونگی تفهیم مبانی توسعه پایدار را خواهد نمود و انشا الله کمک خواهد کرد
فصل جدیدی از توجهات به توسعه پایدار در کشورمان آغاز شود.
آقای رئیسجمهور! یادتان نرود پیرزنی را که برای وداع با سیروان آمد و
رو به آن نماز خواند و دلها را به لرزه آورد. بگذارید این پیشبینیها، فقط یک
رویای شیرین نباشد. نشان دهید که ظرفیت و هوشمندی نظام مدیریتی ما بسیار بالاتر از
این حرفهاست. همه چشمانتظار شمایند. بهویژه جوانان اورامان که دوست دارند باز
به کشاورزی و چیدن انار از باغهای دره سیروان فکر کنند و خواب ترسناک حاشیهنشینی،
دستفروشی و آوارگی در پاوه، سنندج و تهران را نبینند. حتی حیاتوحش مناطق حفاظتشده
شاهو و کوسالان هم این روزها دعا میکنند؛ آنها که غصهدار تفکیک و از هم گسستگی
زیستگاهشان بهواسطه دریاچه سد هستند.
آقای رئیسجمهور! جناب وزیر! مسوولین محترم! چشمها بهسوی شماست:
بیایید این «زیان جبرانناپذیر ابدی» را به یک «دستاورد ماندگار تاریخی» تبدیل
کنیم.