کمیته علمی سومین تریبون غذا و تغذیه
امروز در کمیته علمی سومین نشست تریبون غذا و تغذیه حضور داشتم و با سایر اعضای کمیته که از اساتید مرتبط با تغذیه بودند و در انیستیتو تغذیه دانشگاه شهید بهشتی گرد هم آمده بودند، راجع به چیدمان سخنرانی ها و محورهای این نشست صحبت کردیم. علت دعوت من به این کمیته، موضوع امسال نشست بود: «تغذیه و توسعه پایدار».
توسعه پایدار موضوعی بین رشته ایست و رشته یا حوزه ای از علم و کار نیست که بتواند مدعی شود که ارتباطی با توسعه پایدار ندارد. سبک غذایی ما، نظام تغذیه و سیاست های غذا همگی هم بر توسعه پایدار اثر می گذارند و هم از آن متاثر می شوند. نکته جالبی که از ارتباط ماه های اخیرم با متخصصان حوزه تغذیه متوجه آن شده ام، این است که موضوع «پایداری» علی رغم ارتباط نزدیک با حوزه تغذیه، در میان محققان این موضوع در کشور نسبتا غریب است. به همین خاطر هم در نشست تریبون غذا و تغذیه، یکی از سه پنل به بحث مفاهیم توسعه پایدار و تغذیه پایدار اختصاص پیدا کرده است.
بنا به صحبت های انجام شده، انشالله بنده هم در دو پنل حضور خواهم داشت. در پنل اول راجع به مفاهیم پایه ای توسعه پایدار و بازیگران مختلف آن صحبت خواهم کرد و در پنل سوم راجع به مسئولیت های اجتماعی صنایع غذایی و الزامات تحقق آن، ارائه خواهم داشت. البته برای هر کدام از این سخنرانی ها هم مقاله ای در دست تهیه است که در شماره ویژه نشریه علمی-پژوهشی انیستیتو منعکس خواهد شد و در صورت نهایی شدن، در همین سایت آن را خدمت تان ارائه خواهم کرد.
بحث هایی که امروز در جلسه داشتیم، برای من بیش از پیش ثابت کرد که چقدر به سرمایه گذای در حوزه آموزش توسعه پایدار نیازمندیم و یک دلگرمی بود که برنامه هایی از جنس مدرسه توسعه پایدار را با جدیت بیشتری ادامه دهیم و دامنه مخاطبان آن را گسترده تر کنیم. برای مثال در همین جلسه، یکی از بحث هایی که مطرح بود این بود که آیا توسعه پایدار همان اهداف توسعه پایدار است یا خیر. و البته من تاکید کردم که توسعه پایدار، یک مفهوم، نگرش و رویکرد است و هیچ نهاد و دستگاهی در دنیا نمی تواند مدعی تولی گری برای آن شود و لذا اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، صرفا یکی از خوانش ها از توسعه پایدار بوده و لزومی ندارد که اگر صحبت از توسعه پایدار می کنیم، منظورمان همان اهداف توسعه پایدار سازمان ملل(SDG) باشد.
متاسفانه نگاه های بومی و درون زا به توسعه پایدار و اینکه ما خودمان حتی در سطح هدف گذاری برای توسعه پایدار ایرانی می توانیم و باید کار کنیم، نایاب هستند و جریان غالب فعلی کشور در ارتباط با توسعه پایدار، نگاهی ترجمه ای به این مفهوم دارد. نمی دانم که چقدر بتوانیم در تغییر این نگاه موفق عمل کنیم. اما جلسه امروز، من را مصمم تر کرد که در مدرسه توسعه پایدار، بخشی را که به لزوم نگرش درون زا به توسعه پایدار می پردازد، با تاکید بیشتری در دوره های بعدی نیز ادامه دهیم و ارائه کنیم. این بخش از مدرسه بهاره امسال به مدرسه اضافه شد و صحبت از این می کند که محور اجتماعی توسعه پایدار، به مانند هر پدیده و برساخت اجتماعی دیگری، نمی تواند منفک از بافت و زمینه نهادی خود باشد و لذا فرمول جهان شمول دادن برای آن، کاری بیهوده است و ما باید آرمان شهر مطلوب اجتماعی خودمان را در توسعه پایدار، خودمان و با توجه به مختصات جامعه ایرانی، پیدا و تعریف کنیم.