به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

" ارزش حفظ یک فرهنگ اصیل و تاب‌آورده در طول قرن‌ها، ارزش حفظ معماری پله کانی و کم‌نظیر روستای هجیج، ارزش حراست از یک زیست‌گاه کم‌نظیر، و ارزش نگهداشت یک نظام مولد، فعال و خوداتکای تولیدی-که با اصول اقتصاد مقاومتی نیز سازگار است-، بسیار بیش از سدها و سازه‌ها و سیمان‌ها و پول‌هاست. "

اجرای پروژه سد داریان خیلی دردناک بود. فقط داستان چشمه بل نیست. آنها که منطقه اورامان کردستان را دیده اند، خوب می فهمند چه چیزهای ارزشمندی در آن منطقه هست که با هیچ دستاورد دنیای مدرن نمی توان جایگزین شان کرد. در دو سه سال گذشته چندین بار به منطقه سفر کرده ام و هربار دل بسته تر از قبل به این منطقه افسانه ای شده ام. منطقه ای که به مدد صعب العبور بودنش، به نسبت سایر نقاط ایران بهتر توانسته خوبی های سنت را در خودش نگه دارد و کمتر متاثر از پیامدهای منفی مدرنیته شود. 

گاه از خودم می پرسم چرا انسان به خودش اجازه می دهد به صرف اینکه دو کلاس درس دانشگاهی خوانده، احساس خدایی بکند و در خودش ببیند که هرجای دنیا را می تواند دستکاری کند و فرمانروای طبیعت باشد؟ غرور زیان بار دانش مهندسی، سخت گریبان کشورمان را گرفته است. مردمانی که روزگاری چشم به آسمان داشتند و توکل، روح کارشان بود؛ حالا مغرورند به فرمولهای ریاضی و نرم افزارهای مهندسی و بلدوزرهای گازوئیلی و زمین را ملک ابدی خود می پندارند. 

و آن وقت به خودشان اجازه می دهند به منطقه ای بکر که خواب مردمان روستایی، ساده و متوکل، هزاران سال است با آرامش و تعادل با طبیعت و هستی و خدا زندگی می کنند را آشفته کنند و آنها را آواره شهرهای اطراف.

ماجرای سد داریان و آبگیری چشمه بل، به خصوص با توجه به حرکت مردمی گسترده و خیرخواهانه ای که در مخالفت با آن شکل گرفت، خیلی درسها برای دغدغه مندان توسعه پایدار در ایران دارد. به نظرم باید نشست و به ذره ذره مسیری که از شروع ایده سد طی شد و به این آبگیری مشکوک رسید، فکر کرد. فکر کرد تا بتوان گره هایی که منجر به چنین تصمیمات و اقدامات وحشتناکی می شوند را شناسایی کرد. بحث این پیمانکار و آن پیمانکار نیست. خیلی از فارغ التحصیلان همین دانشگاه شریف در ساخت آن سد دست داشته اند. آدمهای بدی هم شاید نباشند. باید فکر کرد چه می شود که این مجموعه، چنین خروجی هایی را سبب می شود.

در یادداشتم برای سایت دنیای سبزتر نوشته بودم که تبدیل این سد به موزه توسعه پایدار، چه دستاورد بزرگی می توانست برای کشور داشته باشد. افسوس...


روستای تاریخی هجیج که بخش اعظم آن در این آبگیری زیر آب رفت؛ راستی چه چیزی می تواند جایگزین هجیج شود؟ کدام آپارتمان یا برج مدرن؟ این مردمان در حاشیه پاوه و کرمانشاه، بعدا چه جور زندگی خواهند کرد؟

دل نگرانان اورامان و چشمه بل که لحظات دردناک شروع آبگیری سد را نظاره می کردند

روستای بلبر از دیگر روستاهای زیبای سرزمین اورامان است. برای آن هم خواب دیده اند که سدی بسازند و زیر آبش ببرند.

چطور دلشان می آید؟ آیا می شود بلبر را حفظ کرد؟


۱ نظر ۱۳ آذر ۹۴ ، ۰۹:۱۰
هامون طهماسبی

دو هفته گذشته، جامعه محیط زیست کشور، داغدار اتفاق ناگوار دیگری بود. آبگیری غیراخلاقی و یکباره سد داریان که حتی وزیر نیرو هم از آن اظهار بی اطلاعی می کرد، ما را در مقابل این چالش جدی قرار داد که چطور پدیده ای به این بزرگی می تواند رخ دهد و همزمان وزیر و معاون اش، و نمایندگان مجلس اش مخالف و بی اطلاع باشند؟ در دو ماه اخیر و پس از برگزاری نشست دانشگاه شریف، به مقدار بسیار بیشتری از گذشته در جریان اتفاقات چشمه بل و سد داریان قرار گرفته بودم و تلاشمان بر این بود که بتوانیم با دلایل علمی و مبتنی بر مولفه های توسعه پایدار، هشدارهای لازم را در این باره بدهیم و بتوانیم در این زمان کوتاه، جلوی فاجعه اجتماعی و محیط زیستی را در منطقه بگیریم که متاسفانه ناگهان غافلگیر شدیم.

اینگونه سدسازی و اینگونه بهره برداری از آن، بی گمان، تهدیدی برای پایداری کشور است. تهدیدی بزرگتر از شاید اقدامات تروریستی. در همین دوران، نامه ای برای رئیس جمهور و وزیر نیرو نوشتم و سعی کردم با زبانی متفاوت، ابعاد مختلف منفی ساخت و بهره برداری از این سد را توضیح دهم و راه کار متفاوتی را برای حل مسئله پیشنهاد کنم. نامه ای که خودم هم می دانستم بیش از اینکه بتواند موثر باشد در توقف آبگیری، شاید بتواند کمک کند آگاهی ها راجع به عواقب جدی چنین رویکردهای نسنجیده و صرفا فنی به توسعه را بالاتر ببرد.

راه درازی داریم...اما باید به سوی پایداری در توسعه حرکت کنیم.

چشمه بل، به تعبیری شهید شد. اما دلم روشن است که خون این شهید، نهال توسعه پایدار در کشور را آبیاری خواهد کرد. امیدوارم درس آموخته های این اتفاق ناگوار را بتوان به دستاوردی تبدیل کرد جهت هدایت بیشتر طرح های عمرانی کشور به سمت ملاحظات اجتماعی و محیط زیستی. چشمه بل رفت، اما باید چشمه بل های دیگر را نجات داد. هدف ما چیزی جز سربلندی و آبادانی کشورمان نیست و در این راه نباید دلسرد شد و ایستاد.

پی نوشت:

1-نامه ای که نوشته بودم را روزنامه ایران چاپ نکرد و این اثبات دیگری بود بر اینکه آزادی بیان ربطی به دولت اصلاح طلب و اصولگرا ندارد و بیشتر شعاری نمایشی جهت پیشبرد اهداف حزبی است. به دلیل نیاز به چاپ سریعتر، آن را به یکی از سایتهای محیط زیستی دادم. متن کامل اش را می توانید در ادامه مطلب و یا سایت دنیای سبزتر ببینید.

2-روزنامه شهروند در همین بین، گزارش خیلی خوبی چاپ کرد که ابعاد مشکوک این ماجرا و آشفتگی در نظام تصمیم گیری کشور را به خوبی عیان می کند. آن را اینجا می توانید بخوانید.


۰ نظر ۱۰ آذر ۹۴ ، ۰۸:۴۳
هامون طهماسبی

در شماره ششم از نشریه پایتخت که در آذرماه به چاپ رسید، مطلبی راجع به بانک تریودوس هلند نوشته بودم. بخشهایی از آن را در ادامه می توانید ببینید و مطلب کامل را نیز از این لینک می توانید دریافت نمایید:

"

...

بانک تریودوس، یکی از انواع بانک های اجتماعی است.  بانک های اجتماعی، اشکال پیشرفته ای از بانک ها هستند که در کشورهای مختلف دنیا، از شرق آسیا گرفته تا آفریقا، اروپا و آمریکا، می ­توان نمونه هایی از آنها را مشاهده کرد. بانک اجتماعی به زبانی ساده، بانکی است که «ارزش محور» اداره می شود و به دنبال یک اثرگذاری اجتماعی در عرصه خدمات مالی است. این یادداشت به معرفی یکی از نمونه های این بانک ها می پردازد که سال گذشته جایزه توسعه پایدار را نیز از نشریه فایننشیال تایمز دریافت کرده است.

بانک Triodos، تنها به تامین مالی شرکت ها، موسسات و پروژه­ هایی می­پردازد که ارزش افزوده فرهنگی دارند، به جامعه نفع می ­رسانند و یا به محیط زیست کمک می­کنند. پشتوانه مالی بانک برای این کار، سپرده­ گذاران و یا سرمایه گذارانی است که می­ خواهند به ترویج مسئولیت اجتماعی شرکت­ ها بپردازند و یا دغدغه دست یابی به توسعه پایدار جوامع خود را دارند. ماموریت بانک تریودوس، مطلقا اجتماعی است و قصد دارد که به ساختن جامعه ای کمک کند که به تعبیر بنیان گذاران اش، در آن کیفیت زندگی انسان ها ارتقا پیدا می­ کند و در عین حال کرامت انسانی در مرکز توجهات رشد قرار دارد. این بانک همچنین به دنبال توانمندسازی اشخاص، نهادها و کسب وکارها در جهتی است که بتوانند به شکل آگاهانه ­تری به محیط زیست و انسانها نفع برسانند و در جهت توسعه پایدار گام بردارند؛ تریودوس این را از طریق ارائه خدمات و محصولات مالی مسئولانه و در عین حال با کیفیت بالا به مشتریان‌اش تحقق می بخشد.

۱ نظر ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۰
هامون طهماسبی

عصر دوشنبه، در دانشگاه شریف نشستی برگزار کردیم که به موضوع اهمیت حفظ چشمه های کارستی می پرداخت. موضوع محوری این نشست، پرداختن به تلاشها برای نجات چشمه بل در منطقه اورامان کردستان بود.

پوستر چشمه بل

منطقه اورامان کردستان، منطقه ای حقیقتا افسانه ای است که در دل کوه های خشن و سرسبزی قرار گرفته و میزبان مردمانی باصفا، سخت کوش، با ایمان و مهربان است. این منطقه به واسطه صعب العبور بودنش، نسبت به خیلی از مناطق ایران، کمتر از مدرنیته متاثر شده و هنوز می شود خیلی چیزهای اصیل را در آن یافت. در سفری که اردیبهشت 89 به آنجا داشتم، طبیعت را در رقص و سروری وصف ناشدنی دیدم. پروانه ها با شادی این ور و آن ور می رفتند و سکوت و آرامش و زیبایی ای وصف ناپذیر بر دشت ها  و کوه ها حاکم بود. سه سال بعد یعنی سال 92 با جمعی از دوستان، به یک پیاده روی چند روزه از پالنگان تا روستای هجیج رفتیم. مسیری سحرانگیز که آن را گوشه ای از بهشت می شود نامید. انتهای مسیر و در نزدیکی روستای هجیج، با چشمه بل مواجه شدیم. چشمه ای باستانی با خروجی آب ای به اندازه یک رودخانه خروشان. چشمه ای باور نکردنی که حجم عظیمی از آب با دبی متوسط 4000 لیتر بر ثانیه را از دل کوه بیرون می داد و برای مردم منطقه چشمه ای مقدس و به قول امام جمعه شهرستان پاوه، شناسنامه فرهنگی هوارمان محسوب می شود. در همان سفر اما متوجه شدم که ساخت سدی در دره اورامان، حیات این چشمه و نیز روستای پله کانی هجیج را در معرض تهدید قرار داده است. آبگیری سد داریان، این چشمه و سرمایه طبیعی-فرهنگی را زیر آب می برد و به همین خاطر هم از سال 88، کمپینی مردمی برای نجات چشمه بل شروع شده است. آقای دکتر مختار هاشمی، استاد مدعو دانشگاه کردستان که سالها در انگلستان درس خوانده و همه جا نیز با لباس کردی سخنرانی می کند، رئیس این کارگروه مردمی است که الحق و الانصاف بسیار خردمندانه این کمپین را هدایت کردند و توانستند حمایت و همراهی جمع بزرگی از اقشار مختلف از مردم عادی گرفته تا دانشگاهیان، ورزشکاران، نویسندگان، تا مسئولین نظیر نمایندگان مجلس و ائمه جمعه محلی را جلب کنند.

نشست دانشگاه شریف، با استقبال خیلی خوبی روبرو شده بود. سخنان دکتر هاشمی هم بسیار شیوا و رسا بود و جای شک و شبهه ای باقی نمی گذاشت که سد داریان، یکی از بزرگترین تهدیدهای معاصر برای توسعه پایدار در کشورمان است. نمی دانم که این نشست چقدر به جلب توجهات به چشمه بل کمک کرد. اما امیدوارم که بل بماند. بله، چشمه بل باید بماند. 

نشست چشمه بل در دانشگاه شریف

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۹
هامون طهماسبی

16 مهرماه، در چارچوب گردهمایی مدیران استانی بانک قرض الحسنه رسالت، ارائه ای با موضوع بانکداری اجتماعی داشتم. بانک قرض الحسنه رسالت، که به صورت غیرانتفاعی اداره می شود، ساختاری شبیه کسب و کار اجتماعی دارد و یکی از مولفه های هویتی خود را بر جنبه «اجتماعی بودن» قرار داده است. در مدت کوتاهی که با این بانک و به ویژه مدیر عامل تحسین برانگیزش، آقای محمد حسین حسین زاده آشنا شده ام، واقعا خوشحالم که چنین تجارب ارزشمندی در کشور ما وجود دارد که حتی در سطح جهانی نیز قابل عرضه و افتخار است. خوشبختانه آقای حسین زاده، تاکید ویژه ای بر تقویت برند اجتماعی بانک دارد و این موضوع در تمامی کنش ها و سخنرانی های ایشان، قابل رصد است.

صحبتی که در این همایش داشتم، ناظر به ضرورت پیدایش بنگاه های اجتماعی و نقش مهم آنها در پیش برد توسعه پایدار بود. سپس با ذکر مثالهایی از تجارب داخلی و بین المللی در عرصه بنگاه داری اجتماعی، نگاهی ویژه به موضوع بانک های اجتماعی در دنیا داشتم و مثالهایی از این تجارب در نقاط مختلف دنیا ارائه کردم. بانک های اجتماعی در تمامی نقاط دنیا در حال ظهور هستند و می توان خوش بین بود که بتوانند نقشی مهم در ایفای مسئولیت اجتماعی نظام بانکی جهت ارائه خدمات به اقشار مختلف در راستای اهداف توسعه پایدار، ایفا کنند.


۰ نظر ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۷
هامون طهماسبی

در یادداشت­های قبلی به معرفی مفهوم توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی سازمان­ها(CSR) پرداختیم و دیدیم که مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان­ها و پایداری سازمانی، برای سازمان­های خوش­نام قرن بیست و یک، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. {...}

یادداشت حاضر، سومین و آخرین مطلب از سلسله یادداشت هایی است که در رابطه با معرفی مقدماتی توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی برای مخاطبان سایت اخبار مهندسی صنایع نوشته ام. برای خواندن متن کامل می توانید به «سایت مذکور» یا ادامه مطلب مراجعه کنید.

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۵۳
هامون طهماسبی

ششم خرداد ماه سال 94، سخنرانی ای داشتم در چارچوب  همایش «کارآفرینی و کسب و کار اجتماعی اجتماعی در ایران» که در دانشگاه تهران برگزار شد. این ارائه که در وبسایت انجمن حامیان فرهنگ قرض الحسنه و کارآفرینی اجتماعی نیز منعکس شده است، به معرفی مفهوم کسب و کار اجتماعی می پردازد. کسب و کار اجتماعی، یکی از انواع راه حل هایی است که در مسیر حرکت به سوی توسعه پایدار، می تواند مورد توجه قرار گیرد.


***


کسب و کار اجتماعی چیست؟

کسب و کار اجتماعی، یکی از مفاهیم نوپای دنیای مدیریت و برگردان عبارت انگلیسی Social Business است. این مفهوم اولین بار توسط آقای محمد یونس، برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۵  وارد ادبیات آکادمیک حوزه مدیریت شد. ایشان کسب و کار اجتماعی را یک بنگاه اجتماعی تعریف می­کند که همزمان سه ویژگی زیر را دارد:

۱-از نظر اقتصادی خودگردان است. یعنی نیازی به کمک های اهدایی افراد یا سازمان­های دیگر ندارد.

۲-هدف شماره یک آن، مطلقا هدفی اجتماعی است. مانند فقر، بهداشت، آموزش، اشتغال اقشار محروم و محیط زیست.

۳- در کسب­وکار اجتماعی، سودی بین سهامداران تقسیم نمی­شود و تمامی درآمدهای حاصله، پس از کسر هزینه ها، مجددا در خود بنگاه و برای توسعه دستاوردهای اجتماعی آن سرمایه گذاری می شود. توجه به این نکته خیلی مهم است چرا که کسب­ و کار اجتماعی را از سایر بنگاه­های اجتماعی (Social Enterprise) تمییز می­دهد.

بررسی ویژگی­ها و فلسفه کسب و کار اجتماعی از دید محمد یونس، به درک بهتر از این مفهوم کمک می­کند. وی در کتاب «کسب و کار اجتماعی»، دیدگاه رایج از فقر و فقرا را به مشاهده ی کرم توسط پرنده تشبیه می­کند که بسیار دور از واقعیت است. یونس معتقد است برای داشتن ماهیتی درست از فقر، بایستی فرود آمد و در میان فقرا زیست. کاری که خود او در بنگلادش انجام داد و در نتیجه دریافت که علت فقر، عدم صلاحیت فقرا نیست؛ بلکه فقر از طریق نظام­ها و موسساتی که ما طراحی کرده­ایم بوجود آمده است. به عنوان مثال، مؤسسات مالی و بانکها از ارائه خدمات به تقریباً دوسوم از جمعیت جهان (به دلیل فقر و نداشتن اعتبار مالی لازم) امتناع میکنند.

او بزرگترین کاستی در نظریات موجود سرمایهداری را، نادیده‌انگاشتن طبیعت انسانی می­داند. دیدگاه های رایج اقتصادی، نگاهی تک بعدی از انسان ارائه می­کنند که در آن تنها مأموریت و انگیزه، افزایش مطلوبیت شخصی معرفی می شود. اگرچه انسان­ها بیتردید، بدنبال حفظ منافع فردی خویش هستند ولی همین انسان­ها وجوه دیگرخواهانه هم دارند. اگر با ذره­بین به بسیاری از اقدامات و رفتارهای روزمره­ی خود نگاه کنیم در می­یابیم که اگر حداکثرسازی سود، به تنهایی تمامی رفتارهای انسانی را کنترل میکرد، فقط مؤسساتی برای ایجاد رفاه بیشتر طراحی میشدند و هیچ کلیسا، مسجد، کنیسه، مدرسه، موزههای هنری، پارکهای عمومی، مراکز اجتماعی، خیریه، بنیاد یا سازمانی غیرانتفاعی وجود نداشت. (چراکه مؤسسات این­چنینی، کسی را پولدار و سرمایهدار نمیکند!).

در نظر گرفتن همزمان دو بعد خودخواهی و دیگرخواهی انسان در نظریات اقتصادی، کمک خواهد کرد که نهادهای جدیدی امکان ظهور و تعریف داشته باشند که کسب و کار اجتماعی یکی از آنهاست.

کسب و کار اجتماعی از یک سو به دلیل فعالیت در رقابت بازار، با سایر کسب­وکارهای معمولی شباهت دارد، مالک و سهام­دار دارد و به مانند سایر بنگاه های اقتصادی، با چالشهای مدیریتی و بازاریابی مواجه است و باید سودآور بماند؛ اما، تفاوت­های بنیادینی نیز بین این دو دسته از نهادها وجود دارد. از جمله اینکه همانطور که اشاره شد، کسب و کار اجتماعی مطلقا هدفش حل معضل یا چالشی اجتماعی است. و اگر می­گوییم باید سودآور باشد، به این خاطر است که این کسب و کار بتواند بدون نیاز به کمک های خیریه پابرجا بماند. طریقه ارزشیابی این بنگاه­ها در پایان سال نیز بر اساس میزان نیل­شان به هدف اجتماعی صورت می­گیرد و نه میزان سودآوری اقتصادی.

طریقه تامین مالی این موسسات نیز شایان توجه است. کسب و کار اجتماعی به سرمایه گذار یا سهام داران خود، سودی پرداخت نمی کند و حداکثر به میزان آورده اولیه را به ایشان باز می­گرداند. حال ممکن است این سوال پیش بیاید که چه انگیزه ای برای مشارکت سرمایه گذاران در چنین کسب و کاری وجود دارد؟ و جواب این است که: در کسب و کار اجتماعی، سرمایه گذار به غیر از امکان بازدریافت اصل میزان سرمایه اولیه اش، به خشنودی ناشی از نیل به هدف اجتماعی خود هم می­رسد و به همین دلیل معمولا کسانی توانسته اند کسب و کار اجتماعی موفقی را راه­اندازی کنند، که آرمان ها و اهداف اجتماعی جدی ای دارند.

حذف فشار پرداخت سودِ سهام داران، کمک خواهد کرد که کسب و کارهای اجتماعی به شکلی آزادانه تر پیگیر اهداف اجتماعی خود باشند. درحالیکه سرمایه گذار با تفکر معمول، باید از حداقل میزان بازگشت سرمایه پیش‌بینی‌شده­ (مثلا ۲۵ درصد) اطمینان کند و سپس به عرصه ای وارد شود، اما کسب و کار اجتماعی، چنین دغدغه ای ندارد و حتی در طرح­هایی که سود نزدیک به صفر درصد دارند نیز می­تواند دست به اقدام بزند و از نظر اجتماعی منشا خدمت باشد. قابلیتی که بنگاه های اقتصادی معمولی، از آن بی­بهره هستند.

شیوه تامین مالی کسب و کارهای اجتماعی، در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما، مفهوم بسیار نزدیکی دارد که نامش، «قرض­الحسنه» است و این خود ظرفیتی برای رشد این مدل های کسب و کار در ایران می­تواند باشد.

1

کسب­ وکارهای اجتماعی، مزایایی نیز نسبت به موسسات خیریه رایج دارند و آن اینکه از نظر اقتصادی کاملا خودگردان هستند و برخلاف موسسات غیرانتفاعی رایج، نیازی به کمک های مالی اهدایی ندارد. به تعبیر محمد یونس، «پولی که وارد یک بنیاد خیریه می­شود فقط یک بار عمر دارد ؛ ولی اگر همان پول وارد ­یک کسب وکار اجتماعی شود بارها و بارها در سیستم می­گردد و بارها و بارها دل افراد را شاد می­کند».

در مورد تعریف کسب و کار اجتماعی، ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که محمد یونس، در یک حالت، برداشت سود توسط سهام­دار را در کسب و کار اجتماعی مجاز می­داند و این استثنا در حالتی است که سهام­داران از فقرا هستند و این اعطای سود، جهت نجات ایشان از دام فقر است که خود این نیز یک هدف اجتماعی است.

به عنوان جمع بندی و بطور خلاصه، در این جدول تفاوت و تشابه کسب وکار اجتماعی را با بقیه نهادها می­توانید ببینید:

dddddd

۰ نظر ۰۱ مهر ۹۴ ، ۲۰:۵۳
هامون طهماسبی


در یادداشت قبلی به معرفی «توسعه پایدار» پرداختیم و صحبت از این شد که در حال حاضر در مراکز آکادمیک و سازمان­های مهم بین ­المللی به طور جدی این نگاه را در دستور کار خود قرار داده ­اند تا از پیامدهای منفی نگاه تک بعدی سنتی نسبت به توسعه پرهیز کنند. [...]


یادداشت حاضر، دومین مطلب از سلسله یادداشت هایی است که در رابطه با معرفی مقدماتی توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی برای مخاطبان سایت اخبار مهندسی صنایع نوشته ام. برای خواندن متن کامل می توانید به «سایت مذکور» یا ادامه مطلب مراجعه کنید.

۲ نظر ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۰
هامون طهماسبی

هامون طهماسبی

شماره مرداد ماهانه سرآمد(نشریه بنیاد ملی نخبگان)، مصاحبه ای با من را چاپ کرده که در آن به شرح فعالیت هایی پرداخته ام که در گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف در حال پیگیری هستیم. در بخش از این مصاحبه در رابطه با ضرورت حمایت از بنگاه های اجتماعی گفته ام که:

«

آینده به نظرم روشن است. سهم این نوع از کسب‌وکارها در دنیا خیلی بیش از این‌ها باید باشد. ما نمی‌خواهیم سایر اشکال بنگاه‌ها را حذف کنیم. ولی می‌خواهیم دایره کارآفرینی اجتماعی را گسترش دهیم. انسان موجودی صرفا اقتصادی نیست. نظریات کلاسیک اقتصادی، بر مبنای یک تعریف نادرست از انسان بنا شده‌اند که او را موجودی به دنبال حداکثر کردن منافع شخصی خود تعریف می‌کنند. اما واقعیت این است که انسان، موجودی است که وجه «دیگرخواهی» نیز دارد و در نظر گرفتن این بعد، منجر به ظهور نهادهایی خواهد شد که بنگاه‌های اجتماعی یکی از اشکال جدی آن‌هاست. برای حرکت ایران به سمت توسعه پایدار، ما نیازمند ترویج رویکردهای اجتماعی در دنیای مدیریت و کارآفرینی هستیم و فکر می‌کنم که دستمان بسته نیست. کافی است کمک کنیم که گل‌ها و سرآمدان این عرصه دیده شوند. من از همه علاقه‌مندان، به‌ویژه کسانی که دغدغه کمک به توسعه پایدار ایران به‌ویژه در شهرستان‌ها و روستاها دارند، دعوت می‌کنم که در این زمینه بیشتر مطالعه کنند. 

»

متن کامل این مصاحبه را در «این لینک»  می توانید مشاهده کنید.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۴
هامون طهماسبی
یبب
پوستر همایش

با کمک دوستانمان در پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف و نیز با حمایت انجمن حامیان فرهنگ قرض الحسنه و کارآفرینی اجتماعی، ششم خرداد ماه امسال رویدادی را به میزبانی دانشگاه تهران برگزار کردیم که به کارآفرینی اجتماعی و کسب و کار اجتماعی اختصاص داشت. 
به عنوان دبیر علمی این برنامه، تلاشم بر این بود که فضا، با فضای رویدادهای معمول حوزه کارآفرینی که «زمینه ای» وارداتی دارد، متفاوت باشد. این موضوع هم از نام همایش مشخص بود، که تاکید داشت «در ایران» و هم از چیدمان سخنران ها. 
دو نفر از بهترین الگوهای کارآفرینی اجتماعی در ایران را به همایش آوردیم که بر خلاف خیلی از مدهای فانتزی که این روزها در استارتاپ ویکندها و همایشهای این چنینی به عنوان نماد کارآفرینی اجتماعی تبلیغ می شوند، خود مرد عمل بودند و بدون تحصیلات آکادمیک، سالها برای هدف اجتماعی شان زحمت کشیدند، عرق ریختند و نهادهایی ساختند که با نهادهای معمول دنیای امروز متفاوت بود. نهادهایی از جنس کسب و کارهای اجتماعی. 
محمد حسین حسین زاده، مدیر عامل بانک قرض الحسنه رسالت، از انسانهای شریف و استثنایی روزگار ماست. درباره او، بعدا باید بیشتر بنویسم. او در این همایش خیلی ساده و بی تکلف صحبت کرد. خاطرات زندگی اش را گفت و اینکه بانک قرض الحسنه رسالت چطور شکل گرفت و چطور دفتری در زیرپله یک خانه در کرمان، با منابع شخصی، بعد از پانزده سال فراز و فرود، تبدیل به نهادی متفاوت در عرصه بانکداری کشور به نام بانک قرض الحسنه رسالت شد. نهادی که امروز نماد بانک اجتماعی در کشور است و با اینکه بنیانگذارانش تحصیلات آکادمیک چندانی نداشتند، اما ساز و کار فعالیت اش، منطبق است بر جدیدترین دستاوردهای تحقیقات علم مدیریت در دنیا؛ بانک قرض الحسنه رسالت امروز بزرگترین کسب و کار اجتماعی ایران است. این بانک تنها بانک غیرانتفاعی کشور است که سهامداران آن، امضا کرده اند  که هیچ سودی از آن مطالبه نکنند؛ هدف اش دسترسی مردم طبقات پایین به منابع مالی ارزان قیمت و نیز گسترش فرهنگ قرض الحسنه و مقابله با ربا در نظام تامین مالی کشور است؛ این بانک، هیچ شرکت و بنگاهی ندارد و سپرده های مردم، در هیچ جای پیدا و پنهانی سرمایه گذاری نمی شود و تنها به مردم متقاضی وام، اعطا می گردد. مدل تجاری بانک بسیار ساده است: از کسی می گیرد و به کس دیگر می دهد و تنها 2 درصد هم کارمزد برای تامین هزینه های اداری و نگهداشت بانک دریافت می کند. دو درصدی که واقعا دو درصد است و بیشتر نمی شود. نکته جالب تر اینکه با اینکه بانک مرکزی مجوز دریافت 4 درصد کارمزد را به این بانک داده، اما خودشان تصمیم گرفته اند که 2 درصدی کار کنند چون معتقدند همین دو درصد هزینه های بانک را پوشش می دهد و بایستی تا می شود کارمزد را برای مردم کم هزینه کرد.
اما محمد موسوی، مدیر کارخانه فیروز و از بنیانگذاران کانون معلولین توانا ست. خیلی ها نمی دانند که برند نام آشنا و دوست داشتنی «فیروز» مربوط به کارخانه ای است که 93 درصد پرسنل آن از معلولین هستند! سال گذشته که بازدیدی از این کارخانه داشتم، صحنه هایی می دیدم که برایم باور کردنی نبود. انبوه عزیزانی از جامعه معلولین در حال فعالیت در کارخانه بودند. آنها با روشهای علمی، سعی کرده بودند بهترین تخصیص آدمها به کارها را انجام دهند و حتی نابینایان را نیز به کار گرفته بودند. در کارخانه فیروز، شما نگاه دیگری به معلولیت را لمس می کنید. از همه جالب تر، اصلی است که آنها دارند و خلاف تمامی آموخته های مدارس مدیریت و کسب و کار است: «کاری که می شود با دست انجام داد را با ماشین انجام نمی دهیم!». فیروز یک بنگاه اجتماعی به تمام معناست. اندیشه های قوی و دغدغه های جدی مدیران این مجموعه قطعا نقش انکار ناشدنی در یافتن این هویت اجتماعی داشته است. محمد موسوی هم از انسانهای استثنایی کشور ماست که خیلی حرفها برای یاددادن به دانشجویان و دانش آموزان کشورمان دارد. او هم به مانند محمد حسین حسین زاده، دانشگاه نرفته، ولی وقتی صحبت می کند حس می کنی با دریایی از معرفت و بینش نسبت به زندگی و تلاش روبرو هستی. موسوی می گوید که اتوماسیون برای اروپاست که جمعیت جوان پایینی دارد؛ ما که در ایران با معضل بیکاری جوانان روبرو هستیم، بایستی تا می توانیم از اتوماسیون کم کنیم و به اشتغال بیافزاییم. می گوید که ما صاحب سرمایه نیستیم و سرپرست سرمایه هستیم؛ در واقع «سرمایه» امانتی است از خدا در دست ما. او می گوید سود فیروز کم شده به واسطه کم کردن اتوماسیون، اما جوانان بیشتری کار پیدا کرده اند و این از همه چیز مهمتر است. چه شادی و دستاورد و سودی، بالاتر از این؟
استقبال از همایش هم خیلی خوب بود و سالن تقریبا پر شده بو. ان شا الله قصد داریم که نمونه های مشابه را در سایر شهرها و استان های کشور نیز برگزار کنیم. برای خواندن گزارشهایی از مطالب مطروحه در این همایش، می توانید گزارش سایت وزارت کار و نیز گزارش سایت انجمن حامیان را ببینید.

****

در حاشیه همایش:
دخترخانمی با حالت گله آمد و گفت اینها دارند برای ما خاطره و داستان زندگی شان را می گویند. به چه درد ما می خورد؟! پاسخ دادم که نکته کار همینجاست. تفاوت بنگاه های اجتماعی و کسب وکارهای اجتماعی با کسب و کارهای معمولی در نگاه بنیانگذاران اش است. با خواندن درس دانشگاهی و محاسبه علمی یا برگزاری برنامه های فانتزی استارتاپ ویکند، کسی کارآفرین اجتماعی نمی شود. مهمترین چیزی که منجر به این شده که محمدحسین حسین زاده و محمد موسوی، بتوانند حرکتی متفاوت در فضای کسب و کار کشور ایجاد کنند، همین اندیشه و جهان بینی متفاوت آنهاست. این را باید درک کرد. این مهمترین چیزی است که می شود از آنها آموخت.
۰ نظر ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۴
هامون طهماسبی