به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشاوره مسئولیت اجتماعی» ثبت شده است

دوم آذرماه، جلسه ای با مرکز پژوهش های اتاق ایران داشتیم که ضمن آشنایی دو طرفه، تفاهم کردیم که مسیر بلندمدتی را برای تعریف کارهای پژوهشی با حمایت مالی اتاق بازرگانی ایران تعریف کنیم. این کارهای پژوهشی در حوزه های مرتبط با مسئولیت اجتماعی سازمانها خواهد بود که قرار شد عناوین آنها و مسیر همکاری در ادامه و جلسات بعدی مشخص تر شود. من چند سالی است که در مذاکره با سازمانهای مختلف دولتی و خصوصی سعی دارم آنها را قانع کنم که برای برخی پژوهش های ضروری در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتها، منابع تخصیص دهند و از آن حمایت کنند. با این حال، متاسفانه تا به امروز توفیق زیادی در این مسیر نداشته ام و عوامل متعددی از جمله بوروکراسی های سخت این مراکز، بهانه کمبود بودجه، تغییر مدیران و امثالهم مانع شکل گیری اتفاقات مدنظر شده است. با این حال، نسبت به جلسه دیروز خوشبین هستم و اگر انشالله همه چیز خوب پیش برود در آینده نه چندان دور خواهیم توانست راهنماهای خوبی برای فعالین، محققین و مدرسین این حوزه در بخشهای مختلف دانشگاهی، دولتی و خصوصی تدوین و منتشر کنیم. این راهنماها برای پیشبرد موثر حوزه مسئولیت اجتماعی در فضای کسب و کار کشورمان، ضروری خواهند بود. البته حجم نیاز و کار روی زمین مانده بسیار گسترده است و همچنان از همراهی سازمانهای مختلف در این مسیر استقبال می کنیم.

۰ نظر ۰۳ آذر ۰۱ ، ۰۰:۲۴
هامون طهماسبی

امروز در مجتمع مس شهر بابک، یک دوره آموزشی یک روزه داشتم برای دست اندرکاران حوزه مسئولیت اجتماعی این شرکت و نیز برخی مشاوران و همکاران این مجموعۀ بزرگ صنعتی در حوزه اجتماعی.

مجتمع مس شهربابک متعلق به شرکت ملی مس ایران است و جزو مجتمع‌های نسبتا نوپای این صنعت در کشور محسوب می‌شود. با این حال در دو دهه گذشته باعث تغییرات اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی در منطقه شهربابک شده است. این شرکت در حوزه اجتماعی هزینه‌های نسبتا قابل توجهی نیز انجام می‌دهد. با این حال، هیچ‌گاه، ساختار ویژه‌ای برای راهبری موضوعات مسئولیت اجتماعی خود نداشته و مسائل مرتبط، غالبا در واحد روابط عمومی یا سطوح مدیریتی دیگر سازمان و با نگاه سنتی به کار اجتماعی، حل و فصل می‌شده است. هدف از این دوره، آشنایی مخاطبان با کلیات موضوع مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار بود تا شاید مقدمه‌ای باشد برای ساختارمند شدن این موضوع در این مجتمع. البته منظور، ساختار ویژه و اختصاصی‌ای است که اساسا برای مسئولیت اجتماعی شکل گرفته باشد و راجع به آن فکر کند و برنامه پیشنهاد کند و پایش انجام دهد؛ وگرنه، در قالب واحدهایی که در بالا نام برده شد، به هر حال بخشی از این موضوعات جلو می‌رود و البته قطعا چه در اینجا و چه در هرمجموعه دیگری، از این شیوه پیش‌برد موضوعات مرتبط با CSR نباید انتظار داشت که اتفاقات خارق العاده‌ای رخ دهد.

همان‌طور که انتظار داشتم، مهمترین دغدغه مجموعه راجع به پروژه‌های مربوط به جامعه بود و این البته موضوع عجیبی نیست؛ چراکه چنین مجموعه‌های صنعتی با درآمدهای بالا که در شهرهای کوچک ایجاد می‌شوند، کانون جلب توجهات و تقاضاها برای مشارکت در امور توسعه در جامعه پیرامون خود می‌شوند و البته در فقدان یک ساختار ویژه برای راهبری و پرداختن به این موضوع، حتما همیشه این خطر وجود دارد که هزینه‌های کلان انجام‌شده در این بخش، نه تنها نتواند اثربخشی لازم را برای اهداف اجتماعی داشته باشد، بلکه بعضا پیامدهای اجتماعی ناخواسته و ناگواری نیز ایجاد کند. اما اینکه از همین حالا زنگ هشدار برخی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از توزیع منابع و چرخه‌های اقتصادی فعال‌شده در پیرامون کسب‌وکار شرکت مس در این شهر کوچک به گوش می‌رسد. موضوعی که تجربه ناگوار آن را قبلا در شهرهای دیگر استان کرمان نظیر سیرجان داشته ایم که اگرچه شاخص‌های اقتصادی در یک منطقه در مدت کوتاهی، با رشد قابل توجه روبرو می‌شوند، اما پیامدهای ناگواری نیز بر جامعه، اقتصاد و البته محیط زیست ایجاد می‌شود که می‌تواند بسیار نامطلوب و خطرناک باشد.

امیدوار هستم که اگر فرصتی دست داد، فراتر از یک دوره آموزشی، در قالب خدمات مشاوره بتوانم در کنار دست اندرکاران این موضوع در این مجتمع قرار بگیرم تا شاید بتوانیم حالا که هنوز خیلی دیر نشده، و فرصت باقیست، قدمهای مثبتی برای کمک به توسعه پایدار منطقه برداریم.

(یکی از حوزه‌هایی که در چند سال اخیر مورد توجه مسئولان مجتمع قرار گرفته است، تامین محلی است و اخیرا حوزه آن نیز فراتر از تامین مایحتاج غذایی و البسه و امثالهم رفته و به حوزه های قطعات و خدمات صنعتی نیز ورود کرده است)

۰ نظر ۲۹ آبان ۰۱ ، ۲۲:۳۸
هامون طهماسبی

امروز مهمان شرکت سازه‌سازان بودم تا یک دوره آموزشی برایشان راجع به «مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها» داشته باشم. شرکت سازه‌سازان عمدتا درحوزه تاسیسات آب‌شیرین‌کن فعالیت می‌کند و قصد دارند که به شکل نظام‌مندتری به تعریف و اجرای پروژه‌های اجتماعی مثبت برای جامعه محلی خود ورود کنند. قرار هست که ابتدا در قالب دو جلسه نیم‌روزه، یک ذهنیت مشترک راجع به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و زمین بازی آن ایجاد کنیم و بعد در ادامه احتمالا وارد مسیری مشاوره‌ای برای ساختارسازی و تعریف فعالیت‌های مرتبط شویم.

۰ نظر ۲۴ مهر ۰۱ ، ۲۰:۴۷
هامون طهماسبی

24 و 25 مرداد 1401، در اهواز، مهمان شرکت گاز استان خوزستان بودم تا یک دوره آموزشی دو روزه درباره «گزارش‌دهی پایداری/مسئولیت اجتماعی» برایشان برگزار کنم. پس از کرونا این اولین دوره آموزشی من در شهرستان بود که حضوری برگزار می‌شد و از این بابت حال و هوای سفرهای آموزشی گذشته مجدد برایم تکرار شد.

شرکت گاز خوزستان از شرکت‌های تابعه وزارت نفت است و اگرچه سهامی خاص است، اما سهامش دست دولت است و می‌شود گفت یک شرکت شبه دولتی است. این شرکت مثل خیلی از سازمان‌های مشابه که به وزارت نفت مرتبط هستند، از سمت ذی‌نفعان جامعه محلی به شدت تحت فشار است که در حوزه مسئولیت اجتماعی اقدامات گسترده ای را انجام دهد. از سوی دیگر، چالش آنها این است که بر خلاف بسیاری شرکت‌ای تابعه وزارت نفت، ردیف بودجه قابل توجه یا منابع مالی مازادی ندارند که بتوانند صرف فعالیت‌های حوزه اجتماعی در بیرون سازمانشان کنند. با این حال بخش زیادی از انرژی آنها در پاسخگویی به تقاضاها از سمت جامعه محلی و نهادهای محلی در استان خرج می‌شود و البته گاه مجبور می‌شوند به دلایل مختلف به برخی خواسته‌های بی‌ربط به حوزه ماموریت‌شان هم تن در دهند و البته برای تامین اعتبارات آن تعهد ناخواسته هم به چالش‌های جدی بیافتند.

در این دو روز، من گاه استیصال را در روزمرگی‌ها و جلسات انبوه و تماس‌های بعضا تکراری و بی‌ربط و یا وقت‌تلف کن که در تمام سازمان‌های دولتی به نوعی قابل مشاهده است می‌دیدم. هنگام جلسه خصوصی با مدیرعامل شرکت راجع به مسیر راه این شرکت در حوزه CSR، یکی از نمایندگان استان زنگ زد و تقاضای جا به جایی یکی از پرسنل از یک شهر به شهر دیگر را داشت! و مدیر عامل گله می‌کرد که چطور بخش مهمی از وقتش مجبور است صرف پرداختن به این تقاضاهای سیاسی و بعضا غیرمسئولانه و شخصی اشخاص و نهادهای صاحب قدرت بشود و آن‌طور که بخواهد و دوست داشته باشد نتواند برای برخی امور مهم شرکت تحت مدیریتش وقت متمرکز صرف کند (مثل شرکت در همین دوره آموزشی که برای اعضای کمیته مسئولیت اجتماعی شرکت برگزار شده بود).

در این دو روز راجع به چالش‌های مرتبط با فهم اشتباه از نیت و کارکرد و تعریف مسئولیت اجتماعی شرکت گاز، بسیار صحبت کردیم و به نظرم همین صحبت‌ها و گفتگوها، نقش مهمی در نزدیک شدن مدل‌ ذهنی افراد شرکت‌کننده به یکدیگر داشت. بحث اصلی که طرح کردم این بود که شما چاره‌ای ندارید که ذی‌نفعانتان را متوجه کنید که «موضوعات اساسی مسئولیت اجتماعی» شما به عنوان یک سازمان «خدمت‌رسان»، عمدتا متمرکز بر حوزه ماموریتی خودتان باید باشد و به ویژه در فقدان اعتبارات لازم، هرگونه پرداختن به امور خیریه و عام‌المنفعه در جامعه محلی، به معنی حذف بخشی از اعتبارات و منابع لازم برای ماموریت‌های اصلی خودتان در حوزه گازرسانی است و این در بلندمدت برای خود منطقه هم مخاطره آمیز خواهد بود. چه اینکه با کاهش ضریب ایمنی تاسیسات یا از دست دادن نیروهای متخصص و یا رعایت نکردن استانداردها و حساسیت‌های لازم در طراحی و اجرای خطوط گازرسانی یا نگهداشت شبکه، ریسک‌های بزرگی به منطقه از جهت حوادث احتمالی در آینده و به ویژه در مواقع سیل و زلزله و امثالهم وارد خواهد شد.

گزارش مسئولیت اجتماعی، ممکن است بتواند به آنها در این گفتمان‌سازی کمک کند. همچنین توصیه کردم تلاش کنند بر سیاست‌های بالادستی در وزارتخانه هم اثرگذار باشند و آنها را از چالش‌های خودشان در منطقه مطلع کنند. دوستان ساکن در حوزه اجتماعی وزارت نفت در تهران، طبعا به تنهایی قادر به درک خیلی واقعیات کف میدانی در استان‌ها نیستند و ممکن است سیاست‌ها و برنامه‌های غیرواقع‌بینانه‌ای را برای شرکت‌های تابعه در حوزه CSR وضع و ابلاغ کنند. ازشان خواستم که منفعل نباشند و یک رویکرد فعال و پیش‌دستانه در این مورد را اتخاذ کنند.

علاوه بر این مثل همیشه تاکید کردم که «گزارش مسئولیت اجتماعی» به خودی خود، یک هدف نیست و نباید متمرکز بر تولید سند باشند. بلکه اصل داستان، درست طی شدن فرایند گزارش‌دهی است که اگر مبتنی بر متودولوژی‌های درست طی شود، یک چرخه یادگیری و گفتمان‌سازی درون سازمان در ارتباط با مسئولیت اجتماعی ایجاد می‌کند که به تدریج موجب ارتقای وضعیت مجموعه در این رابطه خواهد شد. احتمالا باز هم در ماه‌های آینده نیاز باشد که به خوزستان بروم و دوره‌های آموزشی تکمیلی را برگزار کنم و طی صحبت با مدیرعامل شرکت قرار شد دوره بعدی در روزهای غیرکاری برگزار شود که مدیران ارشد از سازمان و کار جدا شده باشند و با تمرکز بتوانند در جلسه حضور پیدا کنند.

***

پی نوشت: مسائل ساختاری حکمرانی در کشورمان واقعا در حال فرسوده کردن و کشتن انگیزه ها در نقاط مختلف کشور است. همین تقاضاهای بی‌جای نمایندگان مجلس یا نهادهای لابی گر دیگر چرا باید محلی از اعراب داشته باشد؟....جلسات فرمایشی با نهادهای بی‌ربط محلی چرا باید اینقدر وقت مدیران را بگیرد؟!....جلسات متعدد بی‌مورد، تشریفات الکی سیستم اداری و بوروکراسیهای مرتبط چه صدمه‌ای به بهره‌وری و انگیزه مدیران و کارشناسان خواهد زد؟!...امیدوارم کسانی که در این حوزه دستشان در کار است، تلاش کنند و عمرشان را بگذارند که برخی مسائل ساختاری مدیریت در ایران را دگرگون کنند.

۰ نظر ۲۶ مرداد ۰۱ ، ۰۰:۲۴
هامون طهماسبی

امروز مهمان جلسه کمیته تخصصی «مسئولیت اجتماعی» ستاد مدیریت بحران شهر تهران بودم تا به نمایندگی از سمت «مرکز توسعه پایدار دانشگاه صنعتی شریف» همراه جمعی شوم که از دستگاه‌ها و بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی قصد دارند تا ظرفیت‌های بخش غیر دولتی(به ویژه بخش خصوصی) را بیشتر و بهتر پای کمک به چالش‌های ستاد مدیریت بحران شهر تهران بیاورند. حادثه سیل اخیر در امام‌زاده داوود مدیریت شهری را بیش از گذشته درباره آسیب پذیر بودن شهر تهران نگران کرده و البته نگرانی بزرگ همه، حادثه قطعی-با زمان نامشخص- زلزله تهران است که با زیرساخت‌ها و میزان آمادگی فعلی، قطعا تبدیل به یک فاجعه تاریخی خواهد شد.

این جلسات قرار است ادامه پیدا کند و امروز اولین گردهمایی اعضای این کمیته بود. در صحبت‌های کوتاهم در جلسه امروز تاکید کردم که در شرایطی که سرمایه اجتماعی در جامعه ما در پایین‌ترین و بدترین شرایط خود قرار دارد، واقعا کار دشواری است حساب کردن روی جلب مشارکت مردم و نیز بخش خصوصی برای کمک به ساختارهای دولتی. با این حال، این موضوع شدنی است اگر سعی کنیم با الگوهای ذهنی و رویکردهای متفاوتی به دنبال این جلب مشارکت باشم. یکی از این رویکردهای متفاوت این است که مشارکت را امری یک طرفه نبینیم. مردم و بخش غیردولتی از مشارکت یک طرفه که در آن فقط دهنده باشند، استقبال نمی‌کنند. آنها از مشارکت مبتنی بر احترام و آزادی استقبال می‌کنند و ما لازم است تدابیری بیاندیشیم که آنها خود را سهیم و مشارکت‌کننده واقعی در مدیریت بحران شهر تهران ببینند. برای مثال، بتوانند خودشان ایده و پیشنهاد بدهند؛ مثلا مخاطرات شناسایی‌شده را گزارش کنند و اثرش را هم ببینند. برای مثال اگر ساختمان ناایمنی وجود دارد یا تخلفی در جایی صورت می‌گیرد، بتوانند و امید داشته باشند که با گزارش آن به یک سامانه، صدایشان شنیده می‌شود و تلاششان ارج نهاده می‌شود. آنگاه به ما هم اعتماد می‌کنند و خودشان را سهیم در بازی خواهند دید و قدم‌های بیشتری برای کمک به مدیریت بحران برخواهند داشت. عین این قضیه در مورد سازمان‌های بخش خصوصی نیز صادق است. آنها به ویژه انتظار دارند که گزارش‌دهی، شفافیت، و مشارکت در تصمیم‌سازی‌ها از آنها دریغ نشود. برای اغلبشان مهم است جایی پول و منابعشان را اهدا کنند که مطمئن باشند اتفاق موثر و مثبتی برای کمک به شهر تهران رخ خواهد داد و همین برایشان کفایت می‌کند و لازم نیست دنبال مشوق‌‌های عجیب و غریب باشیم. اما براورده کردن این در فرهنگ شبه دولتی و با سابقه عارضه‌های سنتی آن، کار راحتی نیست و اراده‌ای متفاوت می‌خواهد.

به باور من، «مسئولیت‌پذیری» گمشده جدی امروز جامعه ماست. اگر شرایط امروز کشور درگیر بحران‌های متعدد است، ناشی از فقدان همین مسئولیت‌پذیری در بخش بزرگی از مردم و متولیان امر است و اگر امیدی به برون رفت از بحران هم داشته باشیم فقط در پرتو مسئولیت‌پذیری است که محقق خواهد شد. و البته اگر سیستم و ساختارها تاکنون بر پا مانده و فرونپاشیده‌اند هم حتما به خاطر «مسئولیت‌پذیری» بیش از حد و فداکاری آدمهایی در پایین و بالای سیستم است. ما باید تلاش کنیم که مسئولیت‌پذیری، تسهیل شود و سرخورده نشود. طراحی یک پویش فراگیر که بین بخشی باشد و هرکس حس کند واقعا در آن سهیم است، می‌تواند اتفاقی هیجان انگیز و مثبت برای مدیریت بلایا و فجایع آینده پیش روی شهر تهران باشد.

همچنین باور دارم که رفتن به سمت «مردم»، مهمترین گمشده مدیریتی امروز عرصه سیاستگذاری ماست و در همه عرصه‌ها از جمله مدیریت بحران لازم است به شکلی «واقعی» و مبتنی بر احترام، مردم را سهیم در تصمیم‌سازی‌ها و حتی تصمیم‌گیری‌ها کرد تا بتوانیم امید به برون‌رفت از چالش‌های پیش رویمان داشته باشیم.

۱ نظر ۱۱ مرداد ۰۱ ، ۲۰:۲۰
هامون طهماسبی

امروز در مجموعه نمایشگاهی «بوستان گفتگو» در حاشیه رویداد «شهرهای خواهرخوانده و توانمندی‌های مدیریت شهری تهران» در نشستی با موضوع «ظرفیت‌های اقتصادی مسئولیت اجتماعی شرکتی در مدیریت شهری» سخنرانی داشتم. در پنلی که برای این کار ترتیب داده شده بود، غیر از من، آقای کاظم لعل (کارشناس حوزه اقتصاد شهری)، آقای عبدالقادر امام (دبیر گروه D8) و خانم مائده هدایتی فر (عضو هیات علمی گروه آموزشی برنامه‌ریزی اجتماعی، شهری و توسعه منطقه‌ای دانشگاه علامه طباطبایی) نیز در این پنل نشست حضور داشتند.

در صحبت‌هایم در ابتدا اشاره کردم که ما نیاز به فهم درست و واحدی از مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها داریم. مهم است شهرداری که به دنبال مسئولیت اجتماعی است تکلیف خود را با این موضوع مشخص کند که آیا به CSR به معنای مدرن و کامل و جامع آن یعنی مدیریت پیامدها در قبال همه ذی نفعان بپردازد (و البته مسائلی مثل حقوق کارکنان، شفافیت، حقوق شهروندی، فساد، ردپای کربنی و ...) یا نه دغدغه اش، جلب مشارکت اقتصادی بنگاه ها به بهانه مسئولیت اجتماعی برای کمک به پروژه های شهری است؟ گفتم اگر حالت دوم است که به نظر می‌رسد همین باشد، اسمش را مسئولیت اجتماعی نگذاریم و برای جلوگیری از کژتابی و سردرگمی، به سادگی بگوییم: «چلب مشارکت بنگاه‌های اقتصادی در پروژه‌های شهری».

بعد در ادامه گفتم که مشارکت بنگاه‌های اقتصادی به سادگی رخ نمی‌دهد. باید دغدغه‌ها و منافع آنها و انگیزه‌هایشان را هم دید. ساده‌انگاریست در این شرایط تحریمی و اقتصادی عجیب غریب، و البته در بستری که بی اعتمادی به نهادهای عمومی ایجاد شده است، انتظار داشته باشیم بنگاه‌های اقتصادی وارد چنین مشارکت‌هایی شوند. ضمن اینکه مشارکت، آداب خود را دارد و باید رابطه برابر و مبتنی بر احترام به علائق طرفین در آن وجود داشته باشد. همچنین هشدار دادم که در این مسیر نباید سراغ راه‌کارهای ساده‌انگارانه برای ایجاد مشوق رفت. معافیت‌های مالیاتی و یا اعطای مجوزهای تشویقی، حساسیت‌های زیادی دارد و می‌تواند محل سوء استفاده‌های فراوانی قرار بگیرد که نهایتا خیرش برای شهر و مدیریت شهری، کمتر از ضررش خواهد شد.

در ادامه تاکید کردم که وقتی صحبت از مشارکت می‌کنیم، باید بازیگران دیگر را هم لحاظ کرد. در پروژه‌های مدیریت شهری، نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد و نیز عموم شهروندان هم بخشی از ماجرا هستند و هر پویش و برنامه‌ای که می‌خواهد تعریف شود، باید این بازیگران را هم لحاظ کند. چون همه ماجرا، «پول» نیست که بگوئیم از شرکت خصوصی بگیریم و تمام!

در بخش پایانی، بر لزوم انجام پژوهش و مطالعه قبل از هرگونه شتاب در وضع سیاست‌های جدید در حوزه مسئولیت اجتماعی سخن گفتم و اشاره کردم همین تجربه شکست خورده شورای شهر در وضع قانون مسئولیت اجتماعی در 5 سال گذشته باید مورد توجه قرار بگیرد و فقط این هم نیست؛ تجارب موفق و ناموفق دیگری در دستگاه‌های دیگر و در مناطق مختلف کشور نظیر عسلویه و کرمان هم داریم که آنها هم باید بررسی شود تا بتوانیم از نقش موثر شهرداری در بهره‌گیری از ظرفیت مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های اقتصادی صحبت کنیم. همچنین اشاره کردم که ما در این زمینه دچار فقر دانشی هم هستیم. برای مثال اغلب مدیران شهری (بر اساس تجربه‌ای که من از کارگاه‌های آموزشی با ایشان در این سال‌ها داشته ام)، درک درستی از مفهوم «توسعه پایدار» ندارند و ابعاد اجتماعی و محیط زیستی را نادیده می‌گیرند و تلقی‌شان از این مفهوم همان رشد اقتصادی با فرمان قبلی است؛ منتهی محکم‌تر و پر زورتر!

پ.ن.: در یک جا از صحبت‌ها خطاب به آقای «عبدالقادر امام» عرض کردم که ایده شما برای استفاده از تجارب رشد اقتصادی خیلی خوب است؛ اما در نظر بگیرید که ما کشوری هستم که زیر شدیدترین تحریم‌های تاریخ بشر هستیم که پنج برابر کره شمالی تحریم‌ایم و نیاز است کمی واقع‌بینانه صحبت کنیم....چه می‌شود کرد؟!...از این اندک فرصت‌ها هم استفاده کنیم که به دنیا بگوئیم در حق این مملکت و مردمانش ظلم بزرگی روا شده و شاید این اندک تلنگرها، بتواند وجدان افکار عمومی را روزی به خود بیاورد.

۰ نظر ۱۵ تیر ۰۱ ، ۲۲:۳۶
هامون طهماسبی

امروز با آقای سید محمد بهشتی شیرازی از فعالین و صاحب‌نظران سرشناس حوزه میراث فرهنگی، دیدار و گفتگویی داشتم. موضوع اصلی دیدار، دریافت نظرات ایشان راجع به کتابی با موضوع «کسب‌وکارهای اجتماعی در ایران» است که مسئولیت تالیف آن را با کمک همکارانم در مدرسه توسعه پایدار بر عهده دارم و اخیرا با کمک یک حامی مالی اجتماعی از بخش خصوصی قرار هست که به شکل منسجم‌تری، جمع‌بندی شده و برای انتشار به بازار آماده شود. اما چیزی که باعث شد علاقه‌مند بشوم و راجع به این دیدار در اینجا بنویسم، بحثی بود که در این گفتگو بابش باز شد و کم کم به بحث اصلی جلسه تبدیل شد و موضوع اصلی را به حاشیه برد! و آنهم موضوعی بود تحت عنوان «سنّت مدیریت ایرانی».

دغدغه اصلی آقای بهشتی این بود که ما در تاریخمان و حتی تا همین تاریخ معاصر، موضوعی جدی به نام «سنّت مدیریت ایرانی» داشته‌ایم که ردپایش را در اداره بازار در گذشته و حتی شکل‌گیری کارخانجات مدرن در دوره معاصر می‌بینیم. سنّتی که یک سبک و شیوه مدیریتی خاص براش خودش بوده که می‌توانسته در مقابل الگوهای مرسوم و معروف ژاپنی و آمریکایی و غیره حرف برای گفتن داشته باشد. آقای بهشتی با ذکر مثال‌های جالب تاریخی، از زندگی بازرگانان و تجار و نیز صاحبان کسب و کارها، این نگاه مدیریتی را برای من بیشتر باز کرد. نگاهی که انگار هم تکنیک داشت و هم بینش. بینشی که برخاسته از یک پیوند عمیق با هستی بود و بر پایه بنیان‌های معرفتی عمیقی بنا نهاده شده بود. از نگاه دکتر بهشتی، متاسفانه دانشگاه ما و به خصوص دانشکده های مدیریت بدون توجه به این میراث، به کپی برداری و تلاش برای خوراندن سبکهای مدیریتی دیگر به بدنه مدیران کشور کرده اند و این مسیر برای آینده کشور راهگشا نیست.

باتوجه به اهمیت صحبتها، پیشنهاد دادم که در آینده نه چندان دور، یک نشست در دانشگاه شریف تدارک ببینیم و دکتر بهشتی مهمان ما باشند تا در این باره بیشتر و عمیق تر بشنویم.

چقدر کار نکرده و بار روی زمین مانده هست...

۰ نظر ۰۵ تیر ۰۱ ، ۲۰:۱۶
هامون طهماسبی

امروز مهمان شرکت کیسون بودم و با مدیر و همکاران واحد توسعه انسانی پایدار این شرکت، گفتگویی راجع به وضعیت مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران و ارتباط آن با توسعه پایدار داشتیم. شرکت کیسون از معدود شرکت های ایرانی است که برای پیشبرد امور مسئولیت اجتماعی خود، ساختار و برنامه راهبردی مشخص و مدونی دارد که سالهاست جاری می‌شود و استمرار دارد. بخش مهمی از علت این تفاوت رویکرد در کیسون نسبت به فضای غالب مسئولیت اجتماعی در کشورمان (که مقطعی، سلیقه ای و مبتنی بر پروژه های موقت است)، وجود عقبه فکری عمیقا اجتماعی در میان مدیران مجموعه و به ویژه مدیر واحد توسعه انسانی پایدار این شرکت (خانم دکتر نگهدار) است. از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی برای کیسون، امری است که به خودی خود، اصالت دارد و وابسته به تاثیر آن بر مواردی چون فروش و ارتقای برند نیست.

من در جلسه امروز هم گفتم که شرکت های بسیار کمی در ایران می شناسم که چنین نگاه اصیل و هنجاری به این مقوله دارند و کیسون یکی از آنهاست. بحث های خوبی مطرح شد. به این فکر افتادیم که برای هم افزایی و تقویت جبهه شرکت هایی که اصولی و مبتنی بر نگاه درست به CSR می پردازند، برنامه هایی را پیاده کنیم. شرکتهایی مثل کیسون، ماهتاب و بوتان می‌توانند کمک کنند که برای جهت‌گیری های CSR در کشور، الگوسازی و جریان سازی کنند؛ به خصوص در شرایطی که مشاوران بازاریاب و منفعت طلب در حال خراب کردن این مفهوم و لوث کردن آن در کشور هستند.

در جلسه، راجع به کتابی که اخیرا چاپ کرده بودیم (مسئولیت اجتماعی شرکتها: از نظریه تا عمل) و نیز پویش «سرزمین جاودانی من» نیز صحبت کردیم که بسیار توجه همکاران شرکت را جلب کرده بود. در انتهای جلسه شرکت کیسون 100 جلد از کتابهای سرزمین جاودانی من را برای هدیه به فرزندان همکاران شرکت، سفارش دادند.

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۱۸
هامون طهماسبی

امسال با همکاری موسسه «نشر فن آریا» چند دوره آموزشی در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت ها برگزار می کنم. این دوره ها همگی به شکل مجازی برگزار می شود و لذا شما از هر جای ایران و دنیا می توانی در آنها شرکت کنید. دو موردی که برای 6 ماهه دوم سال برنامه ریزی شده، تاکنون در ایران برگزار نشده است و امیدوارم که تجربه خوبی از اجرای آنها حاصل شود. هزینه ثبت نام در این دوره ها نیز به نسبت عرف امروز بازار آموزش، بسیار کمتر در نظر گرفته شده است و لذا فرصت خوبی برای علاقه مندان به این حوزه به ویژه کارشناسان واحدهای مسئولیت اجتماعی شرکتها، فعالین اجتماعی و فعالین سازمانهای مردم نهاد خواهد بود.

عناوین دوره ها:

  • مسئولیت اجتماعی شرکتها در مسیر توسعه پایدار (15 تیر ماه)
  • گزارش دهی مسئولیت اجتماعی شرکتها: از مفهوم تا اقدام (1 شهریور ماه)
  • کسب و کارهای اجتماعی، زمینه‌ای متفاوت برای مسئولیت اجتماعی شرکتها (24 آبان)
  • پروژه های اثربخش CSR در جوامع محلی (14 دی)

شماره تماس برای ثبت نام در این دوره ها: 02188979252 و اینستاگرام موسسه نشر فن آریا (کلیک کنید)

۰ نظر ۱۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۵۹
هامون طهماسبی

انتهای بهمن 1400، به لطف خدا توانستیم کتاب «مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها: از نظریه تا عمل» را با کمک انتشارات رسا چاپ کنیم و به بازار عرضه کنیم. این کتاب، به نظرم بهترین و کامل ترین مرجع فارسی حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت‌هاست که تاکنون در ایران منتشر شده و ما آن را به شکل ترجمه و تالیف، آماده کرده ایم. ترجمه اصلی از یکی از معتبرترین منابع بین المللی حوزه CSR انجام شده و با افزودن موردکاوی‌هایی از تجارب شرکت‌های ایرانی و برخی توضیحات تکمیلی، قسمت تالیفی آن را به سرانجام رسانده‌ایم. از ماحصل کار خیلی راضی هستیم و فکر می کنم بتوانم با خیال راحت به همه علاقه مندان این حوزه معرفی کنم.

برای سفارش کتاب، می توانید با مدرسه توسعه پایدار ارتباط بگیرید (برای پیام به واتساپ «مدرسه توسعه پایدار» اینجا کلیک کنید)

اطلاعات بیشتر درباره کتاب: https://sdschool.ir/news/csrbp/

 

۰ نظر ۰۳ اسفند ۰۰ ، ۲۱:۰۲
هامون طهماسبی