به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

توسعه پایدار، پیشرفت همه‌جانبه و مسئولیت اجتماعی سازمانی-از نگاه هامون طهماسبی

به سوی پایداری در توسعه

از جست و جو و دغدغه برای ساختن جامعه‌ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه‌ای است که در این سال‌ها فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و مشاوره‌ای من را به سوی خود همگرا کرده است.
این وبلاگ قرار است ان شاء الله به شکلی ساده و بی‌تکلف، برخی از مشاهدات، تجربه‌ها، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
و البته حتما لازم است تاکید کنم که «توسعه پایدار» برای من دقیقا آنچه که در مغرب زمین درس داده می‌شود نیست و حرف‌های زیادی درباره آن و مفاهیم مرتبط نظیر «پیشرفت» دارم؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود بایستی مولد و نظریه‌پرداز برای بازتعریف این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم.
عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته‌ام و بسیاری از چیزهایی را که از توسعه پایدار می‌خواهم، مختصر و مفید بیان می‌کند: زندگی‌ای از نظر اقتصادی آبرومند، در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه‌ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی‌بدیل آن، به سوی سعادت می‌رود.
هامون طهماسبی

بایگانی

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسئولیت اجتماعی سازمان ها» ثبت شده است

نخستین همایش مسئولیت اجتماعی صنایع غذایی در حوزه سلامت، 24 تا 26 بهمن سال جاری در سالن حجاب برگزار می شود. من به نمایندگی از پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، و در کنار سایر همراهان و نمایندگان بخش خصوصی، دستگاه های نظارتی- سیاست گذار و سازمانهای مردم نهاد، عضوی از شورای سیاست گذاری این رویداد هستم.

مسئله سلامت در محصولات غذایی، یکی از چالش های جدی حوزه مسئولیت اجتماعی است و ضرورت همگرایی و تشکیل اجتماعات این چنینی جهت ارتقای شاخص های عملکردی در این حوزه، بسیار احساس می شود.

جهت اطلاع بیشتر از این رویداد و برنامه های جنبی آن شامل سخنرانی ها و پنل ها و شرایط حضور می توانید به وبسایت آن مراجعه کنید:

www.csrfh.ir

blog.jpg (400×560)

۰ نظر ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۰۸
هامون طهماسبی

دیروز یکی از اساتید دانشکده، در قالب یک ایمیل مشورتی، از من چند سوال پرسیده بودند که مناسب دیدم برخی از سوالات و پاسخشان را در اینجا هم منتشر کنم. بدون هیچ توضیح اضافه ای، خدمت تان تقدیم می شود:


*متخصصان، نهادهای علمی و دانشگاه‌ها چگونه می توانند در نهادینه کردن مفهوم مسئولیت اجتماعی در کنار سازمان‌های مردم نهاد و بنگاه‌های اقتصادی قرار گیرند؟

در پاسخ به این سوال، من موضوع «متخصصان» را از دانشگاه ها و مراکز علمی جدا می کنم. متخصصان می توانند به عنوان مشاور مدیریت و با استفاده از متودولوژی ها و ابزارهای توسعه یافته در این حوزه، مستقیما با سازمان ها کار عملی کنند تا کمک کنند که چرخه بهبود CSR در سازمانها، به جلو حرکت کند.

اما در مورد مراکز علمی و دانشگاهی، موارد زیر به ذهن بنده می رسد:

یک) هدایت پایان نامه های تحصیلی و مقالات علمی به سمت نیازمندی های حوزه مسئولیت اجتماعی کشور

دو) ادغام تجارب و نمونه های موردی (Case) در برنامه درسی خود (از استراتژی و بازاریابی گرفته تا زنجیره تامین و منابع انسانی) و به طور کلی اصلاح برنامه درسی خود بر مبنای نیازهای توسعه پایدار و حوزه مسئولیت اجتماعی و حتی ارائه دروس و گرایش های مرتبط با مسئولیت اجتماعی.

سه) کمک به توسعه ابزارهایی جهت «پیاده سازی عملی  CSR در سازمانهای ایرانی» و ارزیابی اثربخشی ابزارهای فعلی مورد استفاده...احتمالا این موارد هم در قالب پایان نامه و یا طرح های تحقیقاتی قابل انجام است.

چهار) برگزاری کارگاه های آموزشی آزاد برای مدیران  بنگاه های اقتصادی

پنج) گفتمان سازی مباحث این حوزه از طریق گفتگوی عمومی. به این معنی که اساتید دانشگاه ها در سخنرانی های درون و برون دانشگاهی خود به ترویج این مفاهیم بپردازند.

شش) ترجمه کتب و مقالات کاربردی این حوزه و تهیه محتوای آموزشی لازم برای جامعه در تمامی سطوح.

 

*دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند دانش و تخصص خود را در تعامل با اهداف سازمان‌های مردم نهاد قرار دهند؟

سازمانهای مردم نهاد در خط مقدم توسعه پایدار در حال فعالیت هستند. بدین معنی که از نزدیک و به شکل عملی درگیر مسائل مرتبط با آسیبهای اجتماعی و یا محیط زیستی هستند. اما از سوی دیگر دانشگاه ها و مراکز دانشگاهی به ویژه در کشور ما به طور سنتی، دارای فاصله با جامعه بوده اند و اغلب متهم به پرداختن به موضوعات نظری و به دوراز واقعیت ها یا نیازهای روز جامعه می شوند.

سازمانهای مردم نهاد می توانند کمک کنند که در شراکت مستمر با دانشگاه ها، این ارتباط و لمس واقعیات به روز جامعه، بیشتر اتفاق بیافتد. بی شک گام اول، نزدیک شدن این دو نهاد به یکدیگر است. پای فعالین سازمانهای مردم نهاد می تواند به دانشگاه ها باز شود. در قالب سخنرانی، برگزاری رویداد و نشست و ...؛

از خلال این نزدیکی، مسائل و نیازمندی های آنها مشخص می گردد.

بر مبنای تجربه فعالیت بنده با سازمانهای مردم نهاد ایرانی، یکی از مواردی که به شدت از آن رنج می برند، خلاء دانش و مبنای علمی کافی برای فعالیت های خود است. فعالین اجتماعی اغلب از نظر احساسی و عاطفی با موضوعات اجتماعی برخورد می کنند که البته بسیار ارزشمند است. اما فقدان آگاهی کافی و پشتوانه علمی مناسب سبب می شود که هم در مسیر فعالیت خود، بهره وری و اثربخشی کافی نداشته باشند و هم متهم به احساسی بودن و غیرعلمی بودن شوند و سخنان درست شان بعضا شنیده نشود و ترتیب اثر داده نشود.

دانشگاه ها با نزدیکی به سازمانهای مردم نهاد و برای مثال اجازه به برگزاری برخی نشست های مرتبط ایشان در دانشگاه، خود به خود با مسائل این حوزه آشنا خواهند شد. پایان نامه ها، برنامه آموزشی آزاد و مقالات دانشگاهی می تواند در خدمت مسائل جامعه مدنی به کار گرفته شود. برای مثال در همین حوزه مسئولیت اجتماعی، بسیاری سازمانهای ایرانی هنوز با این مفهوم آشنایی ندارند و نمی دانند چطور با بهره گیری مناسب از آن می توانند روابط برد-بردی با بنگاه های اقتصادی تعریف کنند و آنها را ترغیب به ایفای نقش در این حوزه نمایند.

همچنین سازمانهای مردم نهاد، به دلیل درگیری بیش از حد در عملیات، فرصت و یا تخصص پرداختن به پژوهش و مسائلی نظیر ارزیابی  و  همچنین تولید دانش(تبدیل دانش ضمنی به صریح) را ندارند. دانشگاه ها در این بخش نیز می توانند کمک کار ایشان باشند.

نهایتا اینکه در بسیاری نقاط دنیا، بخش قابل توجهی از خروجی آموزشی دانشگاه ها، به سازمانهای مردم نهاد ورود پیدا می کنند. یعنی دانشگاه ها با علم به اینکه برخی فارغ التحصیلان شان قرار است در آینده در یک سازمان مردم نهاد یا موسسه غیرانتفاعی فعالیت کنند، سعی می کنند نیازهای آموزشی کار در این سازمانها را نیز به فارغ التحصیلان خود آموزش دهند. متاسفانه در دانشگاه های ایرانی، مسیر کار و فعالیت در قالب یک سازمان مردم نهاد به دانشجویان به عنوان یک گزینه جدی برای بعد از تحصیل، آموزش داده نمی شود و فارغ التحصیلان می پندارند که یا بایستی در یک بنگاه اقتصادی فعالیت کنند و یا بخش دولتی و یا بیکار بمانند.

۱ نظر ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۴۲
هامون طهماسبی

یکی از اقدامات خوبی که در کار مشاوره ای با دوستان مان در شهرداری تهران انجام دادیم و بر سر آن به اجماع رسیدیم، تفکیک سطوح مسئولیت اجتماعی سازمانی در شهرداری بود. بدین معنی که بسته به اهمیت و اولویت ذی نفعان، برنامه های متفاوتی برای آنها در حوزه مسئولیت اجتماعی بایستی تدارک دید. این برنامه ها طیف وسیعی را شامل می شوند و از رویکردهای ایجابی برای لایه نزدیک گرفته تا رویکردهای حداقلی و ترویجی برای محیط دور را در بر می گیرد.

چالش مهمی که سازمان ها در مسیر تعیین برنامه های مسئولیت اجتماعی خود دارند همین شناسایی محیط نزدیک و دور یا ذی نفعان کلیدی و معمولی است. منابع و تمرکز سازمان نبایستی به شکل یکنواخت بین ذی نفعان توزیع شود. چرا که آنها اساسا یکنواخت و مانند هم نیستند.

کار دشوار و زمان بری است؛ اما امیدوارم در صورت تداوم و استمرار این حرکت در شهرداری تهران بتوانیم در چند دهه آینده به مرور شاهد ارتقای شاخص های مسئولیت اجتماعی نه فقط در سطح شهرداری و واحدهای تابعه بلکه در کل فضای کسب و کار شهر تهران باشیم. شهرداری به ویژه با روابط گسترده ای که با پیمانکاران خود دارد می تواند در شکل دهی قواعد بازی در فضای کسب و کار شهر تهران، اثرگذار باشد.


۰ نظر ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۹
هامون طهماسبی

یکی دو ماه پیش بود که مطلع شدم لایحه ای مرتبط با مسئولیت اجتماعی در شهرداری تهران در حال تدوین و تنظیم در شورای شهر تهران است. دوستان ما در سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران که متولی هماهنگی های مربوطه بودند، از بنده و یکی از همکاران(سرکار خانم قنبری) دعوت کردند تا در اصلاح این لایحه، همراه شویم و ایشان را یاری کنیم. این شد که در چند جلسه متوالی همراه داستان شدیم و سعی کردیم که نکاتی که به ذهن مان می رسید را با ایشان در میان بگذاریم

خوشبختانه فضای ذهنی دوستان ما در سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران و نیز نماینده محترم شورای شهر، بسیار مثبت و همراه بود و پذیرای اصلاحات و نظرات بعضا رادیکال ما نیز بودند. به شکلی که بسیاری از بخشهای لایحه پیشنهادی اولیه دچار تغییرات اساسی شد

نکته مهمی که باعث این تحولات اساسی در متن اولیه لایحه شد، ملاحظات خاصی است که باید نسبت به نقش آفرینی دولت و سازمانهایی نظیر شهرداری در مقام سیاست گذار عمومی در ترویج مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمانی در فضای کسب و کار داشت. ان شا الله در یادداشتی دیگر به اشکال مختلف نقش آفرینی دولت در این حوزه خواهم پرداخت. اما در مورد متن اولیه لایحه، علی رغم نکات مثبت، بندهای متعددی نیز وجود داشت که صحبت از اجبار در مسائلی مانند گزارشدهی و یا شرکت در کلاسهای آموزشی و یا ... برای بنگاه های اقتصادی شهر تهران می کرد که جدا از اینکه در عملیاتی بودن آن شک و تردید وجود داشت، اما در صورت اجرایی شدن نیز محتملا به لوث شدن، نمایشی شدن، و سطحی شدن مفاهیمی مانند مسئولیت اجتماعی، گزارش دهی پایداری و ... می انجامید. درک این پیامدها با نگاهی به واقعیات فضای کسب و کار در ایران و کشورهای مانند ایران، و به ویژه اتفاقاتی که در سوء استفاده از مفاهیم ارزشی مانند مسئولیت اجتماعی و محیط زیست و مدیریت سبز شده است، دور از تصور نیست.

قرار است در هفته های آتی در خود شورای شهر تهران به ارائه و دفاع از لایحه بپردازیم. امیدوارم و دعا می کنم که تلاشی که شده، به یک لایحه شایسته و کمک به قوام مفهوم مسئولیت اجتماعی در فضای شهرداری تهران به عنوان یک سازمان مهم و اثرگذار توسعه ای کشور منتهی شود.

درباره این لایحه و رویکردهای کلی آن بعدا بیشتر خواهم نوشت.

 

جلسه لایحه شهرداری

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۵
هامون طهماسبی

تابستان امسال فرصتی دست داد تا یک تجربه خیلی خوب از شرکت در یک برنامه مرتبط با توسعه پایدار در هلند داشته باشم. شرکت در مدرسه تابستانی با موضوع «گزارش دهی پایداری» و نیز کنفرانسی با همین موضوع و تمرکز بر «قدرت متحول کننده شفافیت برای پایداری» شرایطی را فراهم کرد تا بتوانم با محققان و نیز برخی شاغلان مهم در حوزه پایداری، نظیر رئیس آژانس محیط زیست اروپا و نیز تیم مدیریتی تدوین شاخص عملکرد محیط زیستی مشهور دانشگاه Yale دیدار و مصاحبت داشته باشم.

خوشبختانه در هنگام تقاضا برای شرکت در این رویداد و به واسطه رزومه خوب و مرتبطی که داشتم، بدون هزینه و به اصطلاح Full Fund در این رویداد پذیرفته شدم. شهر Wageningen هلند که میزبان این رویداد بود، شهری بسیار زیباست و به معنای واقعی کلمه نشانه های پایداری را در آن می توان رویت کرد. هلند، کشور فضای سبز ، آرامش و البته «دوچرخه» است! شاید اغراق نیست اگر بگویم بیش از ماشین سوار، دوچرخه سوار دیدم و هرجا که رفتیم حتی در دشت و صحرا نیز هر جا مسیری برای خودرو بود، مسیری نیز برای دوچرخه احداث کرده بودند. دانشگاه وخنینگن هم در مطالعات مربوط به توسعه پایدار در برخی جنبه ها، بسیار پیشرو است. به ویژه در حوزه های محیط زیستی و نیز حوزه های مربوط به سلامت در زنجیره تامین مواد غذایی از جمله روغن پالم و صنعت ماهیگیری.

همگرایی رو به رشدی در مجامع آکادمیک در رابطه با توسعه پایدار شکل گرفته است و ما نیز دیر یا زود باید با این موج همراه شویم. چرا که سرنوشت ما و سلامت زیست ما به آن همبسته است. سخن در رابطه با تجربه این کنفرانس و مدرسه تابستانی زیاد است. اما فقط به این خبر خوب هم اشاره کنم که توانستیم در پایان، جایزه بهترین پوستر را در مدرسه تابستانی به همراه همگروه های اروپایی خود به دست بیاوریم. 

اطلاعات بیشتر درباره این رویداد را می توانید در آدرس زیر مشاهده کنید:

http://www.transparencyenp2016.com



۰ نظر ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۲
هامون طهماسبی

در مرداد امسال، مطلبی برای نشریه داخلی بانک قرض الحسنه رسالت با موضوع «بانک ها و محیط زیست» نوشتم. در این یادداشت، به این پرداختم که بانک ها چطور و از چه راه هایی می توانند به محیط زیست توجه کنند. رابطه بانک ها و محیط زیست در دنیای کنونی، ابعاد گسترده ای یافته است که می تواند مورد توجه بانک های داخل کشور ما نیز قرار بگیرد. در حقیقت، مفهوم بانکداری سبز، امروز چتر بسیار بزرگی را در بر می گیرد که بسیار فراتر از اقدامات ساده ای مانند کاهش مصرف کاغذ در بانکهاست.

برای مطالعه این مطلب، می توانید بر روی «ادامه مطلب» کلیک نمایید.


۰ نظر ۰۷ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۱
هامون طهماسبی

16 مهرماه، در چارچوب گردهمایی مدیران استانی بانک قرض الحسنه رسالت، ارائه ای با موضوع بانکداری اجتماعی داشتم. بانک قرض الحسنه رسالت، که به صورت غیرانتفاعی اداره می شود، ساختاری شبیه کسب و کار اجتماعی دارد و یکی از مولفه های هویتی خود را بر جنبه «اجتماعی بودن» قرار داده است. در مدت کوتاهی که با این بانک و به ویژه مدیر عامل تحسین برانگیزش، آقای محمد حسین حسین زاده آشنا شده ام، واقعا خوشحالم که چنین تجارب ارزشمندی در کشور ما وجود دارد که حتی در سطح جهانی نیز قابل عرضه و افتخار است. خوشبختانه آقای حسین زاده، تاکید ویژه ای بر تقویت برند اجتماعی بانک دارد و این موضوع در تمامی کنش ها و سخنرانی های ایشان، قابل رصد است.

صحبتی که در این همایش داشتم، ناظر به ضرورت پیدایش بنگاه های اجتماعی و نقش مهم آنها در پیش برد توسعه پایدار بود. سپس با ذکر مثالهایی از تجارب داخلی و بین المللی در عرصه بنگاه داری اجتماعی، نگاهی ویژه به موضوع بانک های اجتماعی در دنیا داشتم و مثالهایی از این تجارب در نقاط مختلف دنیا ارائه کردم. بانک های اجتماعی در تمامی نقاط دنیا در حال ظهور هستند و می توان خوش بین بود که بتوانند نقشی مهم در ایفای مسئولیت اجتماعی نظام بانکی جهت ارائه خدمات به اقشار مختلف در راستای اهداف توسعه پایدار، ایفا کنند.


۰ نظر ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۷
هامون طهماسبی


در یادداشت قبلی به معرفی «توسعه پایدار» پرداختیم و صحبت از این شد که در حال حاضر در مراکز آکادمیک و سازمان­های مهم بین ­المللی به طور جدی این نگاه را در دستور کار خود قرار داده ­اند تا از پیامدهای منفی نگاه تک بعدی سنتی نسبت به توسعه پرهیز کنند. [...]


یادداشت حاضر، دومین مطلب از سلسله یادداشت هایی است که در رابطه با معرفی مقدماتی توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی برای مخاطبان سایت اخبار مهندسی صنایع نوشته ام. برای خواندن متن کامل می توانید به «سایت مذکور» یا ادامه مطلب مراجعه کنید.

۲ نظر ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۰
هامون طهماسبی


در مجله تدبیر، سلسله یادداشت هایی را شروع کرده ام با عنوان «باید ها و نبایدهای CSR برای مدیران سازمان های ایرانی» و قرار است در آنها به برخی نکات مهم و نیز خطاهای معمول در مسیر تعالی CSR بپردازم.

 

یادداشت زیر، بخش دوم از این سری است و در شماره 271 مجله تدبیر در اسفند 93 منتشر شده است:

 

توجه به تفکیک ماهیت CSR و روابط عمومی

* هامون طهماسبی-مرکز مسئولیت اجتماعی سازمان مدیریت صنعتی

در یادداشت گذشته، از لزوم شکیبایی برای دستیابی به نتایج پایدار در مسیر پیمودن برنامه مسئولیت اجتماعی صحبت کردیم و نیز از این گفتیم که برنامه CSR یکی از بلندمدت­ترین چرخه­های یادگیری را در سازمان­ها داراست. نکته بیان شده، بایستی بسیار مورد توجه مدیران بنگاه­های ایرانی قرار بگیرد؛ چراکه ما در ایران، اغلب دوست داریم که بسیار زود به نتیجه برسیم و آن نتیجه را در قالب گزارش یا تبلیغات به مدیران بالادست یا مخاطبان بیرونی، منعکس کنیم.

با درک لزوم پرهیز از شتاب­زدگی در پیمودن مسیر CSR، خوب است که به نکته مرتبط دیگری نیز به اندازه کافی دقت کنیم و آن، تفکیک ماهیت برنامه CSR و برنامه­های واحد روابط عمومی سازمان است.

واحد ارتباطات یا روابط عمومی، یکی از پل­های مهم ارتباطی سازمان با ذی­نفعان آن است. شرکت­ها از طریق واحد ارتباطات، به طور طبیعی سعی در ارائه چهره مثبت از عملکرد سازمان و نیز افزایش محبوبیت آن دارند. در مورد موضوع مسئولیت اجتماعی هم، به طبع این اتفاق به اشکال مختلف ممکن است رخ دهد.

اما نکته مهم به جایگاه این واحد در برنامه CSR سازمان برمی­گردد. در واقع، واحد ارتباطات، می­تواند یک «مزیت» یا در عین حال، یک «مانع» برای تحقق موفقیت یک سازمان در دستیابی به اهداف CSR خود باشد. اینکه کدام نتیجه حاصل شود، بسته به این دارد که کدام یک پیش­ران دیگری باشد.

برای سازمان­هایی که به CSR نگاه استراتژیک و یکپارچه دارند، واحد ارتباطات می­تواند کمک کند که دستاوردهای مربوطه با دنیای بیرون به اشتراک گذاشته شود و این جنبه مثبت ماجراست. اما اگر مسیر، اشتباه پیموده شود، یعنی CSR به عنوان یک موضوع بازاریابی دیده شود و نگاه ویترینی و نمایشی به آن داشته باشیم، CSR نه تنها به ابزاری برای «سبز شویی» تبدیل خواهد شد؛ بلکه ضمن شکست خوردن و عدم کسب دستاورد ملموس، به زیان منافع بلندمدت بنگاه نیز خواهد بود.

CSR بایستی یک رویکرد یکپارچه، پایدار و سیستماتیک به کسب و کار باشد و در چشم انداز، به مثابه جزیی محوری از استراتژی سازمان به آن نگریسته شود. توجه به چیستی CSR، در این نگرش بسیار اهمیت دارد. در یادداشت قبلی صحبت کردیم که بر خلاف تصور خیلی از مدیران سازمان­های ایرانی، CSR به معنی انجام یک سری اقدامات خیریه پراکنده و بی ارتباط به ماموریت، استراتژی­ها و اهداف بنگاه نیست. «مسئولیت اجتماعی سازمان» به معنای مسئولانه رفتار کردن در قبال همه ذی نفعان است. از سهام داران گرفته تا کارکنان و مشتریان و جوامع محلی و تامین کنندگان و البته محیط زیست؛ و ما در برنامه CSR به دنبال یافتن و پیاده­سازی راه­حل­های سازگار با کسب و کار برای ایفای این نقش مسئولانه و خلق ارزش مشترک برای ذی­­نفعان و سازمان هستیم؛ آنهم در یک چرخه­ی بهبود مستمر؛ چنانچه این فهم درست از CSR وجود نداشته باشد، مسیر CSR به خطا به سمت ابزار صرف بازاریابی خواهد رفت.

در حالیکه راه درست این است که ارتباطات و روابط عمومی، بایستی ابزاری باشد برای انتشار دستاوردهای این بهبود عملکرد و رخدادهای مرتبط با CSR. یعنی، بازتابی باشد از آنچه که واقعا درون بنگاه رخ داده و حاصل شده است. مشکل بسیاری از بنگاه­ها به ویژه در ایران این است که قبل از حصول به نتیجه و طی شدن زمان کافی، موضوع-به شکلی نامتوازن با اقدامات انجام شده-، به ذی نفعان بنگاه منعکس می­شود.

این مسئله فقط نگرانی «اخلاقی» ندارد؛ بلکه در عصر گستردگی شبکه­های اجتماعی، ممکن است با انتظارات پاسخ داده نشده، به ضد تبلیغی بر علیه منافع بنگاه تبدیل شود و به برند آن لطمه جدی وارد کند. در این زمینه، مثال­هایی از برخی اقدامات نسنجیده شرکت های ایرانی وجود دارد که قابل بررسی و درس گرفتن است.

این که در پشت صحنه چه اتفاقی در مورد CSR می­افتد، واقعا مهم است. سازمان­هایی که مدیریت برنامه CSR خود را به واحد ارتباطات می­سپارند، در معرض خطای «ویترینی شدن CSR» قرار دارند. این سندرم، سبب ناکامی و عدم توفیق سازمان در دستیابی به نتایج مطلوب خود در حوزه مسئولیت اجتماعی خواهد شد و نه ذی­نفعان سازمان را منتفع خواهد کرد و نه به پیشبرد اهداف سازمان، کمک قابل توجهی خواهد نمود. نتیجه آن می­شود که برخی مدیران ایرانی از بی­حاصل بودن هزینه­های برنامه مسئولیت اجتماعی صحبت می­کنند و از خود می­پرسند که چرا با وجود ساخت مدرسه و درمانگاه، ذی­نفعان ما ناراضی هستند. یک پاسخ ساده شاید این باشد که: «شما علاوه بر فهم نادرست از CSR، مسیر را نیز اشتباه رفته­اید؛ چرا که مدیریت برنامه مسئولیت اجتماعی خود را عملا به واحد ارتباطات سپرده­اید».

لذا در مسیر پیشنهادی برای موفقیت پایدار برنامه CSR، توصیه اکید می­شود که پیش از دست­یابی به نقطه اتکای قابل توجه و دستاوردهای مهم(که واقعا قابل جشن گرفتن و مباهات باشند)، اقداماتی از جنس ارتباطات و تبلیغات، محتاطانه و مدیریت شده صورت پذیرد.

همچنین جایگاه واحد ارتباطات در برنامه CSR، بایستی «پشت­سر» اقدامات انجام شده توسط کمیته یا ستاد مسئولیت اجتماعی باشد. در واقع، نقش درست واحد ارتباطات این است که به ذی نفعان و جامعه منعکس کند که یک برنامه CSR درون سازمان شما در حال اجرا و پیگیری است؛ همچنین بیان کند که «گزارش پایداری/مسئولیت اجتماعی» قرار است منتشر شود یا منتشر شده و پروژه­های انجام شده یا در دست اقدام چه ویژگی­ها و دستاوردهایی دارند. این واحد در ضمن می­تواند تلاش­های تاریخی یا در حال اجرا در مجموعه شما را پررنگ و به مخاطبان اطلاع رسانی کند. با ایفای درست نقش­ها، روابط عمومی، به صورت یک پل ارتباطی دوسویه، هم به درک درست ذی­نفعان از درون سازمان و شاخص­های عملکرد مسئولیت اجتماعی آن کمک می­کند و هم دغدغه­ها و موضوعات مورد توجه آنها را به درستی به مدیران برنامه CSR، منتقل می­نماید.

بنابراین توصیه جدی می­شود که اگر قصد شروع نظام­مند برنامه «مسئولیت اجتماعی» را در سازمان خود دارید، مدیریت برنامه CSR، در قسمتی خارج از واحد ارتباطات، بازاریابی یا روابط عمومی صورت پذیرد. اگر هم فعلا در سازمان شما، این برنامه را در قالب واحدهای ذکر شده دیده­اید، ضمن توجه به حساسیت­های تفکیک  بین CSR و روابط عمومی، بایستی در آینده نه چندان دور، چشم اندازی برای جدایی برنامه CSR، از آن واحدها در نظر بگیرد.

سخن آخر اینکه، در عین توجه به تفکیک برنامه CSR و واحد ارتباطات و روابط عمومی، نبایستی از لزوم همکاری و هماهنگی این دو با یکدیگر نیز غافل شد. ارتباط با ذی­نفعان و مدیریت روابط با آنان، بخش مهمی از زیربنای برنامه CSR است. واحد ارتباطات، با تسهیل مشارکت با ذی­نفعان، کمک زیاد به پیشبرد برنامه CSR درون سازمان­ها خواهد کرد. انتشار به موقع و متناسب دستاوردهای CSR به ذی نفعان(به ویژه در قالب گزارش پایداری) و نیز منتقل کردن دغدغه­ها و انتظارات آنها به درون سازمان، از عملکردهای کلیدی این واحد در ارتباط با برنامه مسئولیت اجتماعی خواهد بود. در یادداشت­های بعدی، حتما به ابعاد بیشتر این ارتباط، خواهیم پرداخت.

۰ نظر ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۱۰
هامون طهماسبی

از جست و جوها و دغدغه ها برای جامعه ای بهتر، به مفهوم «توسعه پایدار» رسیدم و این، زمینه ای است که در این سالها فعالیت های پژوهشی، آموزشی و مشاوره ای حرفه ای و داوطلبانه ام را به سوی خود همگرا کرده است.

به ذهنم رسید که در این مسیر، حرف های زیادی برای گفتن پیدا می شود که خوب است در مکانی با مخاطبان به اشتراک گذاشته شود. به ویژه که خلاء آن نیز در دنیای مجازی فارس زبان، احساس می شود. به جای سایت، به یک وبلاگ ساده با دامنه ملی بسنده کردم که ان شا الله به شکلی ساده و بی تکلف، برخی از مشاهدات، فکرها و دغدغه هایم را در این حوزه بتواند با مخاطبان به اشتراک بگذارد و از سوی دیگر، نظرات و بازخورهای آنها را هم دریافت کند تا رسانه ای یک سویه نباشد.

توسعه پایدار یا sustainable development، تنها مسیر ما در جست و جوی توسعه و پیشرفت است و البته حتما لازم است تاکید کنم که معنی توسعه پایدار برای من لزوما آنچه که در مغرب زمین درس داده می شود نیست؛ لذا تاکید زیادی دارم که به ویژه در حوزه جامعه و فرهنگ، خود مولد و نظریه پرداز این پارادایم پیشران دنیای امروز باشیم که اتفاقا مسیر اشتباهی که مغرب زمین رفت، ما را به این چالش ها در توسعه کشاند. 

عکس بالای وبلاگ را در کردستان زیبا گرفته ام و همه آنچه را که از توسعه پایدار می خواهم، مختصر و مفید بیان می کند: زندگی ای از نظر اقتصادی آبرومند در دامان طبیعتی زیبا و سرسبز و در بستر جامعه ای شاداب که فرهنگ اصیل بومی خود را حفظ کرده و با حضور آرامش بخش «خانواده ایرانی» به عنوان رکن بی بدیل آن، به سوی سعادت می رود.

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار

۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۶
هامون طهماسبی